استفاده بدون اجازه از مال دیگران جای خالی است پنجم
مهدی
بچه ها کسی جواب رو میدونه ؟
استفاده بدون اجازه از مال دیگران جای خالی است پنجم را از سایت نکس اسکرین دریافت کنید.
سوالات هدیه های آسمانی پنجم درس ششم
سوالات هدیه های آسمانی پنجم درس ششم سوالات هدیه های آسمانی پنجم درس مال مردم در این قسمت نیز برای شما سوالات هدیه های آسمانی مربوط به درس 6 این
سوالات هدیه های آسمانی پنجم درس ششم - هوم درس
خانه
سوالات هدیه های آسمانی پنجم درس ششم
سوالات هدیه های آسمانی پنجم درس ششمسوالات هدیه های آسمانی پنجم درس مال مردم
در این قسمت نیز برای شما سوالات هدیه های آسمانی مربوط به درس 6 این کتاب را آماده کرده ایم.
🔴 درس ششم : مال مردم
درس ۶
1- اموال و وسایل اطراف ما یا متعلق به ما است یا دیگران . برای استفاده از هر دسته از این اموال باید رفتار متفاوتی داشته باشیم.2- اموال و وسایلی که مربوط به شخص خاصی است اموال شخصی است و باید از صاحب آن اجازه گرفت و استفاده بدون اجازه از این حرام است.3- اموال عمومی چیست ؟پاسخ: اموالی که متعلق به شخص خاصی نیست و متعلق به همه است و همه ما می توانیم از آن استفاده کنیم.
4- از اموال عمومی چگونه باید استفاده کرد ؟پاسخ: همه ما باید در حفظ و نگهداری آن بکوشیم و نسبت به نگهداری از آن ها مسئولیت داشته باشیم.
5- کم فروشی به چه معناست ؟پاسخ: اگر فروشنده جنس کمتر تحویل دهند کم فروشی کرده است و حرام است.
6- آیه ویل للمطففین به چه معناست ؟پاسخ: وای بر کم فروشان
7- وسایل عمومی را مثال بزنید ؟پاسخ: نیمکت پارک – وسایل بازی – اتوبوس – وسایل مدرسه.
8 – اگر از وسایل عمومی برای استفاده شخصی اقدام شود حرام است.۹- در اسالم برداشتن مال دیگران بدون اجازه حرام است.۱۰- به اموالی که متعلق به فرد خاصی نیست و همه می توانند از آن استفاده کنند اموال عمومی می گویند.۱۱- از اموال عمومی نمی توان استفاده شخصی کرد.۱۲- نیمکت های داخل پارک جزء اموال عمومی هستند.۱۳- اگر شما ۱۰ نان خریده باشید و در خانه متوجه شوید ۱۱ نان آورده اید چه کار باید انجام دهید ؟پاسخ: یا نان اضافه را برگردانیم با پول نان اضافه را نانوایی بدهیم.
۱۴- مریم خود نویسی را پیدا کرده است در چه صورت می تواند از آن استفاده کند ؟پاسخ: باید صاحبش را پیدا کند و از آن اجازه بگیرد استفاده بدون اجازه حرام است.
۱۵- اگر شخصی بدون اجازه از وسایل شخصی دیگران استفاده می کند چه می کنید ؟پاسخ: با مهربانی و ادب به او تذکر می دهیم که کار اشتباه و حرام است و باید برای استفاده از وسایل شخصی دیگران از صاحبش اجازه بگیری.
||| 0 نظر
Nazanin چهارشنبه ۲ بهمن ۱۳۹۸
برچسبها:سوالات درس به درس هدیه پنجم, هدیه های آسمانی پنجم ,
دیدگاه شما
موضوعات دستهبندی نشده پایه هشتم چهارم ابتدایی سوم ابتدایی ششم ابتدایی پنجم ابتدایی پایه هفتم پایه دهم پایه نهم پایه دوازدهم پایه یازدهم آخرین مطالب
سوالات متن درس پنجم تاریخ دهم با جواب
سوالات متن درس چهارم تاریخ دهم با جواب
سوالات متن درس سوم تاریخ دهم با جواب
سوالات متن درس دوم تاریخ دهم با جواب
سوالات متن درس اول تاریخ دهم با جواب
سوالات متن دینی دهم درس سوم با جواب
سوالات متن دینی دهم درس دوم با جواب
سوالات متن دینی دهم درس اول با جواب
سوالات متن درس 2 تاریخ یازدهم
سوالات متن درس 1 تاریخ یازدهم
آخرین نظرات نرجس
عالییییه من ۱۳ سالمه و چند سالخ مطالبمو...
H خوب بود... امیر حسین
ممنون برلی امتهانم تمرین کردم خیلی خوب ب...
علیی بسیار عالی... رضا
واقعا عالی بود دستتون درد نکنه...
Designed Home Dars 2020-2021
تمامی حقوق شامل مطالب ، تصاویر و قالب سایت برای رسانه هوم درس محفوظ می باشد.
جواب درس ششم هدیه پنجم
گام به گام درس 6 کتاب هدیه ها پنجم | برایم بگو صفحه ۴۱ هدیه پنجم | کامل کنید صفحه ۴۱ هدیه پنجم | ببین و بگو صفحه ۴۲ هدیه پنجم
جواب درس ششم هدیه پنجم
نوشته : HamGamDars تعداد نظرات : 27
جواب درس ششم هدیه پنجمگام به گام درس 6 کتاب هدیه ها پنجم
نام درس : مال مردم | موضوع : گام به گام | پنجم ابتدایی
گام به گام درس 6 کتاب هدیه ها پنجم
انتخاب سریع صفحه :
گام به گام هدیه پنجم / درس 6 :: مال مردمجواب برایم بگو صفحه 44 هدیه پنجم
احساس شما از اینکه ببینید شخصی بدون اجازه از وسایل دیگری استفاده میکند، چیست؛ با او چه برخوردی میکنید؟ چرا؟پاسخ: خیلی ناراحت میشوم و به او کار بدش را گوشزد میکنم تا او بفهمد که بار دیگر این کار را انجام ندهد زیرا کار بسیار زشتی میباشد.جواب کامل کنید صفحه 45 هدیه پنجم
* مادر مریم فراموش کرده بود ظرف نذری همسایه را به آنها بازگردانَد. استفاده از ظرف همسایه برای کارهای آشپزی در منزل……پاسخ: اگر صاحب ظرف راضی نباشد حرام است.* سعید از نانوایی برگشت. نانها را درون سفره گذاشت و دوباره آنها را شمرد. برای بار سوم شمرد. اشتباه نکرده بود. نانها ۱۱ تا بود؛ امّا او فقط پول ۱۰ نان را داده بود. پدر تا این ماجرا را شنید به پسرش گفت:………پاسخ: پسرم باید پول یک نان اضافه که برداشتهای را به نانوا تحویل دهی زیرا تو پول ۱۰ نان را دادهای و یک نان اضافی حرام است که وارد سفره ما شده است و خوردن آن اشکال دارد.* پارچههای بریده شدهٔ همسایهها، کنار چرخ خیاطی مادر برای دوختن آماده بود. سارا از پارچههای اضافی چند تکه برداشت و به سمیه گفت: با اینها برای عروسکم لباس بدوز. سمیه گفت:پاسخ: نه! من این کار را نمیکنم چون همسایهها اطلاع ندارند و ممکن است راضی نباشند بنابراین این کار حرام است.* امروز پالتوی خود را در مدرسه گم کردم؛ همه جا را گشتم، ولی آن را پیدا نکردم. از اینکه بچّهها بشنوند یک کلاس پنجمی لباسش را گم کرده است، خجالت میکشیدم. بزرگ ترهایم هم ممکن بود از شنیدن ماجرا عصبانی شوند. یک پالتو روی جا لباسی یکی از کلاسها توجهم را به خود جلب کرد. هیچ فرقی با پالتوی من نداشت ولی مطمئن نبودم مال من باشد،پاسخ: یک لحظه ممکن بود گول بخورم و پالتو را بردارم اما سریع به خود آمدم و به یاد آوردم که این کار حرام و گناهی بزرگ است. بنابراین تصمیم گرفتم موضوع را با ناظم مدرسه در میان بگذارم و از او کمک بخواهم تا صاحب پالتو پیدا شود.جواب ببین و بگو صفحه 46 هدیه پنجم
کدام یک جزء اموال عمومی است؟ چرا؟پاسخ: همه آنها اموال عمومی است زیرا عموم مردم میتوانند از آنها استفاده نمایند. البته کیف و دفتر و مداد که در تصویر اول مشخص است جزو اموال شخصی است نه عمومی.جواب تدبر کنیم صفحه 47 هدیه پنجم
این آیه را بخوانید.وَیلٌ لِلمُطَفِّفینَ «مطفّفین ۱»
وای بر کمفروشان
«کمفروشی» به چه معناست؟پاسخ: کمفروشی یعنی کالا یا جنسی را کمتر از اندازه یا وزن واقعی آن به کسی بفروشیم ولی پول بیشتری از او بگیریم.* این آیه با موضوع درس چه ارتباطی دارد؟پاسخ: «ویلُ» یکی از شدیدترین تهدیدهای قرآنی است که خداوند در این آیه به کار برده است که ما باید مراقب مال مردم باشیم و همانطور که از مال خودمان به خوبی مراقبت میکنیم از مال دیگران نیز مراقبت نماییم. کمفروشی یکی از نمونههای به دست آوردن مال حرام است و موضوع درس نیز وظیفه مسلمانان برای استفاده از مال حلال و پرهیز از مال حرام است.جهت مشاهده سوالات و گام به گام کتاب های خود؛ کافیست نام درس یا شماره صفحه آن را به همراه عبارت "همگام درس" در گوگل جست و جو کنید.
درسنامه آموزشی هدیه های آسمانی پنجم درس 6: مال مردم با پاسخ
ماجرای اوّل | ماجرای دوم | ماجرای سوم | برایم بگو (صفحهٔ 41 کتاب درسی) | کامل کنید (صفحهٔ 41 کتاب درسی) | ببین و بگو (صفحهٔ 42 کتاب درسی) | تدبّر کنیم (صفحهٔ 43 کتاب درسی)
درس 6: مال مردم با پاسخ
آخرین ویرایش 13 آبان 1396
گزارش خطا 41340 هدیههای آسمانی
درس 1: دسته گلی از آسمان
درس 2: تنها او
درس 3: حضرت مریم، بانوی بهشتی
درس 4: از نوزاد بپرسید!
درس 5: گل صد برگ درس 6: مال مردم
درس 7: رنگین کمان جمعه
درس 8: دو نامه درس 9: یک جهان جشن!
درس 10: در ساحل دجله
درس 11: سرو سربلند سامرا
درس 12: خورشید پشت ابر
درس 13: کوچکهای بزرگ!
درس 14: بزرگ مرد تاریخ
درس 15: بهمن همیشه بهار
درس 16: روزنامههای دیواری
درس 17: اینها و آنها
پاورپوینت دوره کامل آموزشی، هدیههای آسمانی پنجم دبستان
مدرس: علی رجبی
مدت دوره: 287 اسلاید (17 فایل)
فارسی
1807 تست 126,490 تومان
علوم تجربی
1883 تست 131,810 تومان
ریاضی
1970 تست 137,900 تومان
هدیههای آسمانی
556 تست 38,920 تومان
مطالعات اجتماعی
1158 تست 81,060 تومان
قرآن
114 تست 7,980 تومان
ماجرای اوّل
ملیکا تا نگاهش به رواننویس قرمز افتاد، چشمهایش برق زد.
- «چه جالب! عجب خوش شانسم!»
فوری خم شد؛ آن را برداشت و هیجانزده به دوستش گفت:
«امروز صبح تصمیم داشتم از مغازه خودکار قرمز بخرم، امّا یادم رفت؛ در عوض یک رواننویس قرمز پیدا کردم! چه رواننویس قشنگی!»
هدی گفت: «امّا این که مال تو نیست! زود برو این را داخل جعبهٔ اشیای پیدا شده بگذار تا به دست صاحبش برسد.»
ملیکا رواننویس را در کیفش گذاشت و گفت: «این را که خودم هم میدانم. معلوم است که این برای صاحبش است. من فقط برای امتحان ریاضی از آن استفاده میکنم و بعد از امتحان، فوری رواننویس را در همان جعبه میگذارم».
هدی گفت: «نمیشود!»
ملیکا ادامه داد: «ای بابا! خیلی سختگیر هستی. من بیشتر از خودکار آبیام استفاده میکنم. از این رواننویس فقط برای خط کشی و رسم شکلها استفاده میکنم تا برگهٔ امتحانیام قشنگتر شود؛ همین! با رواننویس، شکلها زیباتر و پررنگتر کشیده میشود.»
هدی گفت: «وقتی این رواننویس مال شما نیست، حتّی یک خطّ کوچک هم با آن نمیتوانی بکشی!»
ماجرای دوم
کریم که کوچکترین عموی اکبر است، دیروز به خانهٔ آنها آمد. پدر و مادر اکبر رفته بودند بازار.
کریم به اکبر گفت: «اکبر جان! اگر میشود دوربین فیلمبرداری پدرت را برایم بیاور. فردا با دوستانم میخواهیم برویم کوهنوردی!
میخواهم از کوهستانهای اطراف شهر فیلم بگیرم. دوربینتان خیلی عالی است.»
اکبر با تعجّب گفت: «عموجان! دوربین پدرم مال خودش که نیست؛ دوربین اداره است. پدرم هنگام مأموریتهای کاری از آن استفاده میکند.»
کریم گفت: «فقط یک روز آن را میخواهم. قول میدهم به خوبی از آن مراقبت کنم و حتّی یک خط هم به آن نیندازم».
- «البتّه پدرم خودش بهتر میداند؛ ولی من مطمئنّم بابا قبول نمیکند».
- «از کجا میدانی؟»
- «چون روز جشن تولّد من با تلفن همراهش فیلم گرفت. وقتی به او گفتم چرا با دوربین فیلم نمیگیری؟
گفت:
از دوربین اداره نباید استفادهٔ شخصی کرد».
ماجرای سوم
کنار خیابان پر از صندوقهای میوه بود. من و حسن از خیابان رد شدیم تا کمی انگور بخریم. کنار یکی از فروشندگان رفتیم و من کیسهٔ نایلونی را از او گرفتم.
حسن گوشهای ایستاد و من کنار صندوقها رفتم. همه جور انگور داشت؛ ریز، درشت، سبز، سیاه، قرمز و ... .
خوشهای را برداشتم تا داخل کیسه بگذارم؛ با خودم گفتم:
«بهتر است امتحان کنم ببینم شیرین هست یا نه؟»
یک دانه داخل دهان گذاشتم؛ شیرین نبود! سراغ صندوقی دیگر رفتم و باز یک دانه دهانم گذاشتم؛ آن هم شیرین نبود. از صندوق انگورهای سیاه هم یک دانه در دهان گذاشتم؛ آن هم شیرین نبود. به طرف فروشنده رفتم.
- «آقا بفرما این نایلون را بگیر. انگورهایتان شیرین نیست».
فروشنده هم چیزی نگفت. به حسن گفتم: «برویم جای دیگر، اینها شیرین نیست».
حسن گفت: «پولش را دادی؟»
تعجّب کردم.
- «پول چی؟ من که انگور نخریدم!»
حسن ادامه داد: «آن چند دانهای که در دهانت گذاشتی چطور؟ باید فروشنده راضی باشد».
برایم بگو (صفحهٔ 41 کتاب درسی)
احساس شما از اینکه ببینید شخصی بدون اجازه از وسایل دیگری استفاده میکند، چیست؛ با او چه برخوردی میکنید؟ چرا؟ خیلی ناراحت میشوم و به او کار بدش را گوشزد میکنم تا او بفهمد که بار دیگر این کار را انجام ندهد زیرا کار بسیار زشتی میباشد.
کامل کنید (صفحهٔ 41 کتاب درسی)
* مادر مریم فراموش کرده بود ظرف نذری همسایه را به آنها بازگردانَد. استفاده از ظرف همسایه برای کارهای آشپزی در منزل اگر صاحب ظرف راضی نباشد حرام است.
* سعید از نانوایی برگشت. نانها را درون سفره گذاشت و دوباره آنها را شمرد. برای بار سوم شمرد. اشتباه نکرده بود. نانها 11 تا بود؛ امّا او فقط پول 10 نان را داده بود. پدر تا این ماجرا را شنید به پسرش گفت: پسرم باید پول یک نان اضافه که برداشتهای را به نانوا تحویل دهی زیرا تو پول 10 نان را دادهای و یک نان اضافی حرام است که وارد سفرهٔ ما شده است و خوردن آن اشکال دارد.
* پارچههای بریده شدهٔ همسایهها، کنار چرخ خيّاطی مادر برای دوختن آماده بود. سارا از پارچههای اضافی چند تكّه برداشت و به سمیه گفت: با اینها برای عروسکم لباس بدوز. سمیه گفت: نه! من این کار را نمیکنم چون همسایهها اطلاع ندارند و ممکن است راضی نباشند بنابراین این کار حرام است.
مال کسی را به زوزضبط کردن
کسی نمدونه 😐😑
کسی نمدونه 😐😑
بچه ها کسی جواب رو میدونه ؟
استفاده بدون اجازه از مال دیگران جای خالی است
زودتر از سایت نکس اسکرین پاسخ را بفرستید