امضای رضا شاه
مهدی
بچه ها کسی جواب رو میدونه ؟
امضای رضا شاه را از این سایت دریافت کنید.
داستان جعل امضای رضاشاه !
رسانه ی ایرانشناسی مهرمیهن کار آگاهی رسانی پیرامون فرهنگ ، تاریخ ، هنر و ادب ایران زمین را انجام می دهد.
پیام به ما جستجو کتابخانه تالار گفتمان برگ نخست پاسداشت
10 بهمن - فرخنده جشن سده
تازه های تالار گفتمان
سریع ترین و عملی ترین روش برای ترویج فارسی سره در جامعه ایرانی
نمیدونم این متن به چه زبانیه و معنیش چیه
طرز جمع بستن کلماتی که به -ی مصدری ختم میشوند
طرز جمع بستن کلمات عرب، ترک، و مغول و طرز جمع بستن صفت به طور کلی
جای همی- در افعال دو بخشی
شمارگانِ پیشنهادی برای الفبای اوستایی نوین
چگونگی ی سامانمند کردن واژگان، نمونهوار کارواژه ی «زدن» با هفتاد! چمه اندر پارسیک ناسره
فرق بین [barbecue]، [grill]، [smoke]، [roast]، [broil]، [bake] در فارسی سره
فرق بین سفارش دادن [order]، توصیه کردن [suggest]، محول کردن [assign]، و واگذار کردن [intrust] در فارسی سره
لطفا این متن پهلوی را ترجمه و آوانگاری کنید
برده داری اندر ایران، پیش از آفند اربان
فهرست کتاب ها درباره تاریخ ساسانی
نوشتن میلاد به اوستایی
کتاب ریشه شناسی واژگان
گفتاورد
ای انسان ! تو بیژن هستی، نفس تو افراسیاب تو است که تو را در چاه خود زندانی کرده است . شیطان به صورت و هیٔت اکوان دیو بر سر چاه تو آمده ، سنگی گران بر آن نهاده است . آنچنان سنگی که مردان جهان را زور جنبانیدن آن نیست و رستمی چون پیر و مراد طریقت تو باید تا آن سنگ بردارد و تو را از ترکستان طبع حیوانی به ایران شریعت اسلامی بیاورد و پیش کیخسرو روح جای دهد و آنگاه جام جم را بر کف دست تو بنهد تا به رای العین و چشم دل خورشید حقیقت را ببینی .
عطار نیشابوری
(نثر : بهروز ثروتیان)
پربازدیدترین ها
سرود ای ایران ای مرز پرگهر
هر که بامش بیش برفش بیشتر
شگفتیهای شهر سوخته
ایران فدای اشک و خنده تو-سالارعقیلی
شاهنامه به زبان ساده (نثر روان)
زیبایی های زندگی روستایی
شعرهای استاد شهریار با صدای خودشان
سرود زیبای "سرفراز باشی میهن من"
تیره و نژاد لرها
آهنگ "خاک دلیران" روزبه نعمت الهی
تازه های تارنما
نام های پارسی یاقوت ها
اندیشه ی ملاصدرا پس از مرگ وی
ریشه ی واژگان بخارا و بلخ
گذشته ی روستانشینی در ایران
بارگاه شاه عباس صفوی از زبان توماس هربرت
سرود کودکانه ی " دورت بگردم ایران "
آهنگ برای ایران - محمد اصفهانی
پیشینه و کاربرد چای در میان ایرانیان
سیمای اخلاقی ابوریحان بیرونی
داستانزد (ضرب المثل) در نگاه فارابی
چکیده ی داستان کارنامه ی اردشیر بابکان
ریشههای نمایش در ایران پیش از اسلام
آهنگ "ایرانم" با آواز سالار عقیلی
باستانی پاریزی از نگاه شفیعی کدکنی
جایگاه ویژه ی "هفت" در ادب پارسی و جهان
جیکجیک مستونت بود، فکر زمستونت نبود؟
تأثیر زرتشت بر فلسفه يونان
پیامدهای ورود ایرانیان باستان به خاور دور و تأثیر فرهنگی-هنری عصرهای اشکانی ساسانی در شبه جزیره کره
جایگاه الوند در پهنه ی سرزمین ایران
نیشابور در شاهنامه و سپیده دمان تاریخ ساسانی
کانیشناسی و روند پیشرفت آن در ایران
ترانه ی زیبای قند پارسی - محمدمهدی ساوه
جایگاه تاریخی و تمدنی ایرانیان در سرزمین مغرب
نیاکان و خانواده ی حافظ شیرازی
جایگاه دین نزد آریاییان
سیمای شهر میبد
آیین و روشهای جنگی در ایران باستان
سروده ی فرصت الدوله شیرازی در غار شاپور
سفر ناصرالدین شاه به اروپا و پیامدهای آن
نخستین ایرانیانی که به آمریکا رفتند
پیشنهاد ویژه
آگهی خرید سیسیکم
خرید بک لینک و ریپورتاژ
خرید بذر سبزیجاتجاسوییچیخرید سیسیکمخرید سیسیکمآزمون تافل تضمینی |شرکت مهاجرتی هومان ویزابنگاه خرید و فروش بک لینک
داستان جعل امضای رضاشاه !
همسر رضاخان در کتاب "خاطرات ملکه " چنین نقل می کند که :
فکر می کنم سال 1318 بود که فردی حقه باز یک برگ کاغذ با مارک دربار شاهنشاهی را جعل کرده و روی آن مطالبی از قول رضا خان نوشته و زیر آن را امضا کرده و به استاندار گیلان داده بود تا به او زمین کشاورزی بدهند !
شاید از او خواسته بود تا کاری و شغلی بدهند . شخص جاعل نامه را با آرم دربار و امضای رضا می برد پیش استاندار و چون استاندار می بیند اینطور نامه نویسی خلاف رویه است ، پی به حقیقت ماجرا برده و شخص جاعل را دستگیر و تحت الحفظ به تهران می فرستند . جاعل را با عین نامه جعل شده آوردند تهران – کاخ شهری – به حضور رضاشاه .
برای همه ما جالب بود که یک آدمی پیدا شده و امضای شاه ممکلت را جعل کرده است !
برای همین حاضر شدیم تا این آدم با دل و جرئت را ببینیم . روز موعود شخص جاعل را آوردند . رضاخان مدتی او را خیره خیره نگاه کرد و پس از آن پرسید : چرا امضای مرا جعل کرده ای ؟
آن شخص مدتی سرش را به زیر انداخت و بلاخره با شرمندگی گفت : قربان از بس بیکار گشتم و گرسنه ماندم به چنین کاری دست زدم به فکر اینکه شاید ازین راه فرجی بشود !
رضاشاه نگاهی به او انداخت و گفت : عجب احمقی هستی تو نمیدانی که من خودم هم که امضای اصلی می کنم به دستورم گوش نمی کنند ؟!
بعد از این مزاح دستور داد آن شخص را تحویل عدلیه بدهند تا محاکمه و مجازات شود .
پخش ویژه : مهرمیهن بازدید: 5596 برچسب ها :
جاعلجعلجعل امضاجعل امضای رضاخانرضاشاه
دیدگاه خود را بنویسید
در همین زمینه
تخلف رانندگی + خشم رضاشاه = قطع رابطه با آمریکا
گریه کردن رضا شاه
رضا شاه در تخت جمشید
سوزاندن نانوا به فرمان رضاشاه
اتاق خواب شاهان پهلوی
فیلم گفتگوی رضاشاه و آتاتورک
بازدید رضاشاه از یک دبستان
کار شگفت رضاشاه در زمان گشایش پل ورسک
فراز و فرود رضاشاه رضاشاه و آتاتورک
رضاشاه در دانشکده افسری
بازدید رضاشاه از راه آهن سراسری
بازدید رضاشاه از کارخانه ی دخانیات
رضاشاه
رضاشاه
از ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد
رضاشاه پهلوی
رضاشاه پهلوی در دهه ۱۹۳۰ میلادی
پادشاه ایران
سلطنت ۲۴ آذر ۱۳۰۴ – ۲۵ شهریور ۱۳۲۰[۱]
تاجگذاری ۴ اردیبهشت ۱۳۰۵[۲]
تهران، کاخ گلستان پیشین احمدشاه قاجار
جانشین محمدرضا پهلوی
نخستوزیران محمدعلی فروغی
حسن مستوفی مهدیقلی هدایت محمود جم احمد متین دفتری رجبعلی منصور نخستوزیر ایران تصدی
۵ آبان ۱۳۰۲ – ۱۰ آبان ۱۳۰۴
پادشاه احمدشاه قاجار پیشین حسن پیرنیا
جانشین محمدعلی فروغی
وزیر جنگ ایران تصدی
۴ اردیبهشت ۱۳۰۰ – ۱۰ آبان ۱۳۰۴
پادشاه احمدشاه قاجار پیشین مسعود کیهان
جانشین عبدالله امیرطهماسبی
فرمانده قوای قزاق ایران
تصدی
اسفند ۱۲۹۹ – فروردین ۱۳۰۰
پادشاه احمدشاه قاجار پیشین استاروسلسکی جانشین علیخان والی زاده ۲۴ دسامبر ۱۲۵۶
آلاشت، سوادکوه، مازندران، ایران
درگذشته ۴ مهٔ ۱۳۲۳ (۶۶ سال)
ژوهانسبورگ، آفریقای جنوبی
همسران مریم سوادکوهی
تاجالملوک آیرملو توران امیرسلیمانی عصمت دولتشاهی فرزندان
همدمالسلطنهشمسمحمدرضااشرفعلیرضاغلامرضاعبدالرضااحمدرضامحمودرضافاطمهحمیدرضا
دودمان پهلوی
پدر عباسعلی داداشبیگ
مادر نوشآفرین آیرملو
دین و مذهب اسلام، شیعه دوازده امامی
امضاء پیشینه نظامی وفاداری ایران
شاخه نظامی قوای قزاق
سالهای خدمت ۱۸۹۴ – ۱۹۲۱
درجه سرتیپ عناوین
رضاشاه پهلویعنوان مرجع اعلیحضرت همایون شاهنشاه[الف]
عنوان گفتاری اعلیحضرت همایونی
رضاشاه کبیر[۳]
عنوان دیگر پیش از پادشاهی:
سردار سپه رضاخان میرپنج رضا ماکسیم رضا سوادکوهی
رضا پهلوی (۲۴ اسفند ۱۲۵۶ – ۴ مرداد ۱۳۲۳) که به رضاشاه شهرت دارد و با عنوان رسمی اعلیحضرت همایونی، شاهنشاه خطاب میشد،[۴] بنیانگذار دودمان پهلوی بود که از سال ۱۳۰۴ تا ۱۳۲۰ پادشاه ایران بود. او پیشتر، از سال ۱۳۰۰ تا ۱۳۰۴ وزیر جنگ و از سال ۱۳۰۲ تا ۱۳۰۴ نخستوزیر ایران بود. رضاشاه که تلاش ناکامی در جهت جمهوریخواهی کرد، با پایان دوره قاجار به پادشاهی رسید و با اشغال ایران توسط متفقین مجبور به استعفا و واگذاری پادشاهی به ولیعهدش محمدرضا پهلوی شد.[۵]رضاشاه دوران خردسالی را در فقر گذراند. او از ۱۲ سالگی به نظام پیوست و مدارج ترقی را پیمود. در ۲۵ دی ۱۲۹۹، او از سوی ژنرال انگلیسی ادموند آیرونساید بهعنوان فرمانده قوای قزاق منصوب شد[۶] و دو ماه بعد، در کودتای ۳ اسفند ۱۲۹۹، نیروهای قزاق به فرماندهی او، تهران را تصرف کردند. رضاشاه ابتدا در مقام وزیر جنگ، بسیاری از ناآرامیها و راهزنیها را از بین برد و سپس در ۵ آبان ۱۳۰۲، با فرمان احمدشاه قاجار به منصب نخستوزیری گمارده شد و دو سال بعد، با رأی مجلس مؤسسان به پادشاهی رسید.[۵] اگرچه رضاشاه با کودتا در عرصهٔ سیاست ایران رخ نمود، اما پادشاهی را مدیون پشتکار و ارادهاش در نظم دادن به امور در سمت وزارت جنگ و نخستوزیری بود.[۷]
ایران در دورهٔ پادشاهی رضاشاه شاهد ایجاد نظمی نوین بود.[۸] او نهادهای مدرن را در ایران پایهگذاری کرد که از مهمترین آنها راهآهن سراسری، ارتش نوین، دادگستری نوین و دانشگاه تهران است.[۷] همزمان او در جهت تضمین قدرت خود، قانون اساسی را نقض کرد و احزاب مستقل را منحل نمود و مصونیّت پارلمانی نمایندگان مجلس شورای ملی را گرفت.[۷][۹] همچنین، او اصلاحاتی اجتماعی را آغاز کرد و خواهان ایرانی بود که از یک سو رها از نفوذ روحانیون مذهبی، دسیسهٔ بیگانگان، شورش عشایر و اختلافات قومی، و از سوی دیگر، دارای مؤسسات آموزشی به سبک اروپا، زنان متجدد و شاغل در بیرون از خانه، ساختار اقتصادی نوین با کارخانههای دولتی، شبکههای ارتباطی، بانکهای سرمایهگذار و فروشگاههای زنجیرهای باشد. او برای رسیدن به هدفش یعنی بازسازی ایران طبق تصویر غرب، دست به مذهبزدایی، برانداختن قبیلهگرایی، گسترش ملیگرایی، توسعهٔ آموزشی و سرمایهداری دولتی زد.[۱۰]
مدافعان رضاشاه او را «پدر ایران نوین» میدانند[۷] و پادشاهی او از سوی حامیانش «دیکتاتوری منور» نامیده شد که آرمانهای جنبش منور الفکری در ایران را پی گرفت، اما به تدریج، نوعی استبداد فردی در حکومت را در پیش گرفت.[۱۱] از سویی دیگر مخالفان رضاشاه او را مسئول «بر باد رفتن مشروطیت» در ایران میدانند و معتقدند اگر چه پهلوی یکم توانست نظام حکمرانی به ظاهر مدرنی تأسیس کند، اما دموکراسی، مجلس، انتخابات و آزادی را در ایران محدود کرد.[۷]
با وقوع جنگ جهانی دوم، با وجود اعلام بیطرفی در سال ۱۳۲۰، متفقین ایران را اشغال کردند. سپس با اولتیماتوم بریتانیا، رضاشاه مجبور به استعفا، ترک ایران و واگذاری پادشاهی به ولیعهدش محمدرضا پهلوی شد. سرانجام سه سال بعد، در ۶۶ سالگی در ژوهانسبورگ، آفریقای جنوبی درگذشت.[۵]
لقبها
رضاشاه در طول زندگی خود و حتی پس از آن به دلایل گوناگون به القاب مختلفی خوانده شدهاست. در جوانی به نام ناحیهای که از آن برخاسته بود «رضا سوادکوهی» نامیده میشد. با ورود به نظامیگری به مناسبت استفاده از مسلسل ماکسیم به «رضا ماکسیم» و بعدها به «رضاخان» و سپس، با یاد درجهٔ نظامیاش، به «رضا میرپنج» شناخته شد. پس از کودتای ۳ اسفند ۱۲۹۹ و به دست گرفتن وزارت جنگ و فرماندهی کل قوا، او را «سردار سپه» میخواندند. پس از رسیدن به پادشاهی و گزیدن نام خانوادگی پهلوی به «رضاشاه پهلوی» (پیش از این نام خانوادگی در ایران رایج نبود؛ رضاشاه برای نخستین بار استفاده از نام خانوادگی را اجباری کرد)[۱۲] شناخته شد. در سال ۱۳۲۸ با تصویب مجلس شورای ملی به او لقب «رضاشاه کبیر» داده شد.[۵][۱۳] او همچنین با نام «رضاخان امیرپنجه مازندرانی» هم شناخته میشد.[۱۴][۱۵]
بچه ها کسی جواب رو میدونه ؟