اولین قصه شرلوک هلمز
مهدی
بچه ها کسی جواب رو میدونه ؟
اولین قصه شرلوک هلمز را از این سایت دریافت کنید.
شرلوک هولمز
شرلوک هولمز
از ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد
شرلوک هولمز شخصیت
شرلوک هولمز در سال ۱۹۰۴ تصویر شده توسط سیدنی پجت.
نخستین حضور
پدیدآور آرتور کانن دویل
اطلاعاتِ درونداستانی
جنسیت مرد پیشه کارآگاه مشاور
خانواده مایکرافت هولمز(برادر) انولا هلمز(خواهرکوچک) یورس هلمز (خواهربزرگ)
ملیت انگلستان
شرلوک هولمز (به انگلیسی Sherlock Holmes) یک شخصیت داستانی خیالی است که توسط سر آرتور کانن دویل نویسنده انگلیسی خلق شد. هولمز با اشاره به خود به عنوان «کارآگاه مشاور» در داستانها و مهارتهای ویژه خود از جمله مشاهده دقیق، علم پزشکی قانونی، و استدلال منطقی مشهور است. شخصیت داستانی شرلوک هولمز نخستین بار در سال ۱۸۸۷ میلادی توسط سر آرتور کانن دویل ساخته و پرداخته شد و در کتابها مطرح شد شرلوک هلمز از شخصیت جوزف بل الهام گرفته شدهاست.[۱] در نهایت چهار رمان و ۵۶ داستان کوتاه از شرلوک هولمز باقی مانده.اگرچه شرلوک هولمز اولین کارآگاه تخیلی نیست اما بهترین کارآگاه تخیلی است[۲] او در کتاب رکوردهای جهانی گینس به عنوان «شناخته شدهترین شخصیت خیالی» در تاریخ ثبت شدهاست.[۳] محبوبیت و شهرت هولمز به گونهای است که بسیاری معتقدند او خیالی نیست بلکه فردی واقعی است.[۴][۵][۶]
نام او را در ترجمههای فارسی اغلب «شرتک هولمز» یا «شرتک هلمز» نوشتهاند. کریم امامی، مترجم برجسته و مترجم «ماجراهای شرلوک هولمز؛ کارآگاه خصوصی»، ضبط صحیح نام وی در زبان فارسی را «شِرتک هومز» ذکر کردهاست.[۷]
زندگینامه[ویرایش]
معروف بودن هولمز به خاطر قدرت استثنایی او در مشاهده جزئیات و استنتاج منطقی بر اساس آن است، قدرتی که وی را بدون شک معروفترین کارآگاه تخیلی جهان و یکی از مشهورترین مخلوقات داستانی همه اعصار ساختهاست و علاوه بر همراه همیشگی او «دکتر واتسن» و مأموران اسکاتلندیارد خواننده را نیز به حیرت وامیدارد. نام کامل او ویلیام شرلوک اسکات هولمز است.[۸] شرلوک هولمز در داستانهای اصلی هیچگاه خود را کاراگاه خصوصی نخوانده، بلکه به عنوان کارگاه مشاور خود را میخواند و در نوع خود تک است.
شرلوک هولمز، در روز ششم ژانویه ۱۸۵۴ در روستایی به نام مایکرافت (که اتفاقاً نام برادر بزرگتر وی نیز هست) در ایالت یورکشایر به دنیا میآید. وقتی بزرگ میشود به دانشگاه آکسفورد میرود و اولین معمای جنایی خود را (به نام راز کشتی گلوریا اسکات) در ۲۰ سالگی حل میکند.[۳] وی پس از گذراندن تحصیلات دانشگاه و فارغالتحصیل شدن تصمیم میگیرد به عنوان یک کارآگاه خصوصی به کار بپردازد و خدمات خود را به مراجعینش ارائه دهد که همین مشغله اصلی و منبع تأمین معاش وی در بیست و سه سال بعد میگردد. شرلوک هولمز، در داستان «اتود در قرمز لاکی» با واتسن آشنا میشود و هر دو باهم، در خانهای به شماره پلاک ۲۲۱ب واقع در خیابان «بیکر»، ساکن میشوند.[۹] بیشتر داستانهای شرلوک هولمز، از زبان دکتر واتسن، بازگو میشوند و نویسنده از شیوه مقابله کردن هوش و ذکاوت تیز هولمز در برابر قوه هوش ضعیفتر واتسن، بهره جسته و به این طریق برتری فکری کارآگاه مشهور را بهتر نشان میدهد.[۱۰]
کارآگاه «لسترید (یا لستراد)» و «گرگسن» از اسکاتلندیارد، هرگاه راه اشتباهی را، در حل مسائل میروند به شرلوک هولمز مراجعه میکنند و معمولاً او مسیر درست را به آنان نشان میدهد.
بزرگترین دشمن او پروفسور جیمز موریارتی شریر بود که طی درگیری با شرلوک هولمز در آبشار رایشنباخ سوئیس کشته شد.[۱۱]
نا گفته نماند که زندگی شرلوک هلمز بی شباهت با زندگی یک کاراگاه واقعی به اسم جروم کامینادا نیست[۱۲][۱۳]
تندیسی از شرلوک هولمز در مایرینگن سوئیس.
ترجمهها[ویرایش]
از مجموعه داستانهای شرلوک هولمز، ترجمههای متعددی به زبان فارسی انجام شدهاست. اولین بار در سال ۱۲۸۳ هجری شمسی، یک شاهزادهٔ قاجار به نام عبدالحسین میرزا مؤیدالدوله، رمان «پلیس لندن» که ترجمهای وفادارانه از «اتود در قرمز لاکی» بود را منتشر کرد.[۱۴] با این حال تا به امروز شاخصترین ترجمهٔ شناخته شده از داستانهای هولمز به ترجمهٔ کریم امامی بوده که طی چهار جلد در مجموعهٔ از سوی انتشارات طرح نو منتشر شدهاست.[۱۵][۱۶][۱۷][۱۸]
مژده دقیقی نیز داستانهای بلند شرلوک هولمز شامل: ، ، ، ، و را ترجمه و توسط انتشارات کارآگاه وابسته به نشر هرمس به چاپ رساندهاست.[۱۹]
در بهار و تابستان ۱۳۹۴، کمیک استریپ رمان درنده باسکرویل به ترجمه و گرافیک نوید فرخی و میلاد روحی طی شش شماره در مجله سرنخ همشهری به چاپ رسید.
فهرست کتابها و داستانها[ویرایش]
داستانهای بلندمجموعه داستانهای کوتاه[ویرایش]
داستانهای کوتاه ابتدا در مجلهها چاپ شده بعداً جمعآوری شدند
[۲۰]
اقتباسهای ادبی[ویرایش]
پس از مرگ سر آرتور کانن دویل، نویسندگان متعددی سعی کردند راه وی را ادامه دهند و داستانهای شرلوک هولمز بنویسند. از جملهٔ این نویسندگان، پسر نویسندهٔ اصلی، یعنی آدریان کانن دویل بود که به همراه جان دیکسون کار (از نویسندگان شهیر داستان کارآگاهی) مجموعهای را تحت عنوان ماجراهای جدید شرلوک هلمز به چاپ رساند. این مجموعه به همراه آثار اقتباسی دیگری از نیکلاس مایر توسط رامین آذر بهرام به فارسی ترجمه شدهاست. سپس آدریان کانن دویل شش داستان دیگر از شرلوک هلمز را به تنهایی تحت عنوان شاهکارهای شرلوک هلمز به چاپ رساند که آن را نیز دکتر رامین آذربهرام به فارسی ترجمه کرد از نکات جالب اقتباسهای آدریان این است که در هر داستان کوتاه نقل قولی از مجموعه اصلی شرلوک هلمز که اشاره به پرونده مورد بحث دارد را آوردهاست، به عبارت دیگر در مجموعه اصلی صرفاً به نام پرونده یا ماجرایی اشاره شده و آدریان آن ماجرا را به رشته تحریر درآورده است و بدین گونه نقشی در گسترش دنیای شرلوک هلمز ایفا کردهاست. کتاب «شرلوک هولمز خانه ی ابریشمی» به عنوان اولین رمان اقتباسی شرلوک هولمز نوشتهٔ آنتونی هوروویتس به ترجمهٔ مریم رفیعی در انتشارات ایرانبان منتشر شدهاست. دومین رمان اقتباسی شرلوک هلمز از همین نویسنده موریارتی نام داشت که همانند خانه ی ابریشمی توسط مریم رفیعی ترجمه و در انتشارات ایرانبان منتشر گردید.[۲۱]
شرلوک هولمز را از کجا شروع کنیم
داستانهای شرلوک هولمز اثر آرتور کونان دویل نویسندهٔ اسکاتلندی، جزو معروفترین و موفقترین داستانهای کارآگاهی دنیا هستند. تعداد این داستانها بسیار زیاد است،
ادبیات
۱۸ آذر ۱۴۰۰
شرلوک هولمز را از کجا شروع کنیم
شرلوک هولمز را از کجا شروع کنیم مت بیک | پنگوئن بوکس
داستانهای شرلوک هولمز اثر آرتور کونان دویل نویسندهٔ اسکاتلندی، جزو معروفترین و موفقترین داستانهای کارآگاهی دنیا هستند. تعداد این داستانها بسیار زیاد است، اما بهترین انتخاب برای شروع آنها کدام است؟
پادکست مجله نبشت را اینجا بشنوید:
مطالب مرتبط
چرا قدرت را به افراد نامناسب واگذار میکنیم؟
حکومتِ اسلامگرا ــ جامعهٔ پسااسلامگرا
عاملِ وحدت یا مایهٔ تفرقه؟
روحیهٔ پیروزی؛ ارادهٔ جنگیدن
تمویلِ مجاهدین خلق، به بهانهٔ حمایت از مردم ایران!
سندرومِ بدیلتراشی
داستانهای شرلوک هولمز اثر آرتور کونان دویل نویسندهٔ اسکاتلندی، اولین داستانهای کارآگاهی جهان نیستند، اما قطعا جزو معروفترین و موفقترینهای این قلمرو در دنیا هستند. سِر آرتور کونان دویل، که به حرفهٔ پزشکی و گیاهشناسی مشغول بود، کاراکتر هولمز را در سال ۱۸۸۷ خلق کرد. شرلوک هولمز باعث شهرت کونان دویل به عنوان یک نویسنده شد. او فقط ۲۷ سال داشت که «اتود در قرمز لاکی» را ظرفِ سه هفته نوشت. این اثر آغازِ کارِ شرلوک هولمز و دکتر واتسون بود.
این آغاز دورهای بود که به خلق سه رمانِ شرلوک هولمز و پنج مجموعه مفصل از داستانهای کوتاه انجامید. حتی کار به جایی رسید که خودِ دویل هم از مخلوق خود خسته شد؛ سال ۱۸۹۱ او به مادرش نوشت: «دارم به کشتن هولمز فکر میکنم … میخواهم برای همیشه از دستش خلاص شوم. او حواسم را از چیزهای بهتر پرت میکند». مادرش، انگار به نمایندگی از طرفدارانِ داستان در سراسر دنیا، ازین حرف او عصبانی شد.
در نتیجه، دویل به جای توقف کار، به انگیزههای مالی کار معطوف شد، و از ناشران خواست برای داستانهای هولمز پولِ بیشتری بدهند. ناشرها هم آنقدر مشتاق این داستانها بودند که پولهای حسابی به دویل میدادند ــ و بالاخره هولمز و دکتر واتسون به جای آنکه به کام مرگ فرستاده شوند، بازنشسته شدند.
تعداد داستانهای شرلوک خیلی زیاد است (فقط ۵۶ داستان کوتاه دارد)، اما بهترین راه برای خواندن ماجراهای هولمز کدام است؟ اگر میخواهید بدانید که مطالعهٔ داستانهای شرلوک هولمز را از کجا شروع کنید، این راهنمای مطالعه در انتخاب آنها به شما کمک خواهد کرد.
اتود در قرمز لاکی (۱۸۸۷)
این کتابی بود که دنیا را با شرلوک و جان آشنا کرد. اینجا همان جاییست که برای اولینبار واتسون را میبینیم و از سوابق نظامیاش در جنگ باخبر میشویم؛ اینکه چطور در جنگ تیر میخورَد و به دنبال جای جدیدی برای سکونت به لندن میآید.
شرلوک هولمز وارد شد و با لحنی صمیمانه گفت: «”حال شما چطوره؟“ دستم را چنان محکم گرفت که از او انتظار نداشتم. و ادامه داد:”احساس من این هست که شما در افغانستان بودید“».
گفتگوی داغی درمیگیرد و رابطهای برادرانه بین آن دو شکل میگیرد، و زمینه برای اولین همکاری مشترکشان مساعد میشود. به قول هولمز، برای یافتن «سرنخِ سُرخِ قتل، که در کلافِ بیرنگِ زندگی گم شده است.»
نشانهٔ چهار (۱۸۹۰)
حتی نوابغ هم اشتباه میکنند (شاید نوابغ بیشتر اشتباه میکنند)، و شرلوک هولمز هم استثناء نیست. «نشانهٔ چهار» دورانی از زندگی این کارآگاهِ باشخصیت را نشان میدهد که معتاد به کوکائین بود؛ و روش مورد علاقهش برای این کار تزریق بود.
«مدتی کوتاه متفکرانه به دست ستبر و لاغرش که به خاطر تزریقهای بیشمار نقطهنقطه شده بود خیره شد، و از دیدن آن همه سوراخ روی بدنش ترسید. بالاخره، در حرکتی ناگهانی و سریع سرنگ را زیر پوستش فشرد. سرنگ را فشار داد، و در صندلی مخمل خود فرو رفت و نفسی از رضایت کشید.»
البته واتسون او را سرزنش میکرد. چون این عادت میتوانست استعدادهای فوقالعادهٔ او را به خطر بیندازد. اما خیلی زود پروندهٔ جدیدی از راه میرسد و آنها سراغ ماجراجویی دیگری در خیابانهای مهآلود و آلودهٔ لندن میروند. ماجرایی که طی آن با گردنکلفتی یکپا، گنجینهای پنهان، تیرهای سمّی و مرگبار، و مسابقهای هیجانانگیز در کنار رودخانه تایمز درگیر میشوند.
ماجراهای شرلوک هولمز (۱۸۹۲)
کمی از رمانهای هولمز فاصله بگیریم و سراغ اولین مجموعه از داستانکوتاههای کونان دویل برویم. جایی که شخصیت پیچیدهٔ هولمز، شیوههای کنجکاوانهاش و مهارت دیگرش به عنوان استاد تغییرقیافه را عمیقتر درک میکنیم. اولین داستان، موسوم به «رسوایی در بوهم»، معروفتر از بقیه است، به خاطر این که دربارهٔ خوانندهٔ بدنام اُپرا آیرین آدلر است؛ احتمالا تنها کسی که هولمز میتوانست به او علاقمند شود، و همینطور اولین شخصیت در کل داستانهای هولمز که آن قدر باهوش بود که بتواند هولمز را هم فریب دهد. از این مجموعه، داستانِ «مار سمی» فوقالعاده است؛ «ماجرای انگشت قطعشدهٔ مهندس» داستانی پرطلاطم دارد؛ «درختان راش» اسرارآمیز و تومُخی است.
خاطرات شرلوک هولمز (۱۸۹۴)
از این مجموعه حتما باید آخرین داستانش یعنی «مسئلهٔ نهایی» را بخوانید، چون بالاخره با پروفسور موریارتی بدترین دشمن هولمز آشنا میشویم، یا آنطور که هولمز صدایش میزند «ناپلئونِ جنایت».
واقعیت این بود که تا سال ۱۸۹۴ کونان دویل حسابی از کارآگاهِ پردردسر خود خسته شده بود؛ حتی یک بار او را به خوراک جگر اردک تشبیه کرد و گفت: «یک بار [ازین این غذا] زیاد خوردم، حالا اسمش را میشنوم، حالم بد میشود.»
پس او شخصیت موریارتی را به عنوان ابزاری برای نابودکردنِ هولمز خلق کرد: نقشهای شرورانه برای کنترلِ جهان؛ تعقیب و گریزی مهیج در قارهٔ اروپا که در نبردی مرگبار در آبشارهای بدنام رایخنباخ به اوج خود میرسد. اینجا جاییست که ما برای اولین بار با برادر باهوشترِ هولمز یعنی مایکرافت آشنا میشویم (این برای بینندههای فیلم انولا هولمز مهم هست).
بچه ها کسی جواب رو میدونه ؟