تعریف تولید
مهدی
بچه ها کسی جواب رو میدونه ؟
تعریف تولید را از این سایت دریافت کنید.
تولید چیست ؟
در این مقاله، ابتدا بررسی میکنیم تولید چیست (Production) و سپس آن را با مفهوم ساخت (Manufacturing) مقایسه میکنیم.
تولید چیست ؟
ویکیتولید » آیا میتوانم تولیدکننده باشم؟ » مفاهیم پایه تولید » تولید چیست ؟
شما در حال خواندن درس تولید چیست؟ از مجموعهی «مفاهیم و اطلاعات اولیهی تولید» هستید.
میتوانیم سخت نگیریم و تولید را ایجاد کردن معنا کنیم. در این حالت، آیا جانداری را میشناسید که تولیدکننده نباشد؟ همهی ما انسانها، تولیدکنندگان دیاکسید کربن هستیم. درختان، میوه تولید میکنند و مرغها، تخم میگذارند. اما بدیهی است که وقتی از تولید صحبت کنیم، منظورمان چنین موضوعاتی نیست. اتفاقاً عموم افراد، تولید را فعالیتی میدانند که به واسطهی ماشینآلات و تجهیزات انجام میشود و بدین ترتیب، درختان و مرغها را در زمرهی تولیدکنندگان نمیدانند. با فرض درست بودن این ذهنیت، چگونه میتوانیم عبارتی مثل “تولید علم” را توجیه کنیم؟ نوشتن یک مقالهی علمی، نیازی به ماشینآلات و تجهیزات ندارد، اما عموم افراد آن را نوعی تولید کردن میدانند.
تا زمانی که مفهوم تولید را ندانیم، مطالعهی مباحث آن امکانپذیر نیست. مثلاً در آینده خواهیم گفت که «فعالیتهای تولیدی، آسیبپذیری کمتری نسبت به نوسانات کوتاه مدت تقاضا دارند». درک این نکتهی ساده، مستلزم شناخت مفهوم تولید و تفکیک آن از فعالیتهای دیگر است. لذا در این درس، به عنوان یکی از درسهای مقدماتی ویکیتولید، مفهوم تولید را بررسی میکنیم تا مبنایی برای درسهای آینده باشد.
مفهوم و تعریف تولید چیست؟
در دیکشنری لانگمن، تولید (Production) به صورت زیر تعریف شده است (مشاهدهی منبع):تولید، فرایند ساختن (Manufacturing) یا رشد دادن چیزهایی است که به عنوان محصول به فروش میرسند، علیالخصوص وقتی مقدارشان زیاد است.
این تعریف کاملاً عرفی و غیرتخصصی است. چرا که اولاً ساختن (Manufacturing) یکی از انواع تولید است و نمیتواند مبنای درستی برای مفهوم کلیتر خود باشد. دوماً زیاد بودن مقدار محصولات در فرایند تولید، برداشت اشتباهی است. تولید انبوه، تنها یکی از انواع تولید است و کشتیسازیها و هواپیماسازیهای زیادی داریم که در طول سال، کمتر از ده یا حتی پنج محصول تولید میکنند. به عبارت دقیقتر، بسیاری از واحدهای تولیدی مبتنی بر استقرار فرایندی یا کارگاهی هستند و ساختارشان با تولید انبوه هماهنگ نیست. سوماً منطقی نیست که تعریف تولید را به فروش گره بزنیم. یک تولیدکنندهی برنج، ممکن است از تمام محصولاتش برای مصارف شخصی استفاده کند یا محصولات بسیاری از کارخانجات اسلحهسازی، هرگز در بازار عرضه نمیشوند.
در تعریف بالا، منظور از رشد دادن، احتمالاً پرورش گیاهان و دام و سایر موجودات زنده است. نویسندگان این تعریف خواستهاند که علاوه بر فعالیتهای فنّی، فعالیتهای کشاورزی و دامپروری را نیز در زمرهی تولید بگنجانند. در عموم تعاریف دیگر هم این حوزهها در گروه فعالیتهای تولیدی قرار میگیرند، با این حال به تعریفی نیاز است که جای اشاره کردن به فعالیتهای مختلف، ویژگیهای مشترک میان آنها را هدف قرار دهد. لذا حتی اگر تعریف دیکشنری لانگمن را بپذیریم، صرفاً با مصادیق تولید آشنا میشویم و به درک عمیقی از تولید نمیرسیم.
تعریف دیگری که در بسیاری از منابع آموزشی مورد توجه قرار گرفته است و به آن اشاره میشود، از سایت ویکیپدیای انگلیسی و ذیل عنوان(Economics) Production است:تولید، فرایند ترکیب مواد و نهادههای غیر مادی (مثل طرحها و دانش) به عنوان ورودی برای ایجاد چیزی به منظور مصرف کردن است (خروجی).
همانطور که میدانید، فرایندها ورودی و خروجی دارند. مطابق تعریف بالا، اگر بعضی مواد به صورت خود به خود ترکیب شوند و محصولی به وجود بیاید، تولید اتفاق نیفتاده است؛ بلکه بخشی از ورودیهای این فرایند باید نهادههای غیرمادی باشند. به عبارت دیگر، زمانی میتوانیم فرایندی را تولید بدانیم که دانش، خواستهها و مدیریت بشر (که همگی جنبهی غیرمادی دارند) در آن مؤثر باشد. از طرفی، همانطور که وجود نهادههای غیرمادی الزامی است، ظاهراً این تعریف وجود نهادههای مادی را نیز الزامی میداند. به عبارتی، مطابق این تعریف فقط فرایندهایی تولید تلقی میشوند که عناصر مادی در آنها نقش داشته باشند. بر این اساس، فعالیتهای علمی را نمیتوانیم در زمرهی تولید بدانیم و از عبارت «تولید علم» استفاده کنیم، چرا که اصولاً به واسطهی عناصر غیر مادی (مثل مطالعات و نتایج آزمایشات و فرضیات محقق) به وجود میآیند.
یکی از تعاریف تولید -که البته به آن بیتوجهی شده است- در سال ۱۹۷۰ توسط Rangar Frisch در کتاب تئوری تولید منتشر شده است:تولید از حیث فنّی، هر فرایند تغییر دهندهای است که توسط انسانها هدایت میشود یا از نظر آنها مطلوب است. منظور از دگرگونی (Transformation) این است که عناصری مثل خدمات و محصولات وارد فرایند میشوند (عناصر ورودی)، هویتشان شکل میگیرد و در قالب کالاها و خدمات از فرایند خارج میشوند (عناصر خروجی).
یکی از نقاط قوت این تعریف، تفکیک تعریف تولید از حیث فنّی و غیرفنّی است. در حقیقت، نویسنده اعتقاد دارد که تولید در حوزههای مختلف، تعاریف متفاوتی دارد و جای این که یک تعریف عمومی ارائه کند، صرفاً حوزهی تکنیکال را در نظر میگیرد. مطابق این تعریف، در دو حالت میتوانیم فرایند تبدیل شدن ورودیها به خروجیها را تولید بدانیم:
اولاً زمانی که این فرایند توسط انسان هدایت شود، مثل کشاورزی که بخشی از کارها توسط انسان انجام میشود یا خودروسازی که محصولاتش به واسطهی ماشینآلات و کارگران ساخته میشود.
دوماً زمانی که فرایند تبدیل عناصر ورودی به خروجی، مطلوب انسان باشد. در حقیقت، منظور این است که شاید انسانها و ماشینآلات در فرایند تبدیل عناصر دخالت نداشته باشند، اما اگر آن فرایند برای انسانها مطلوب باشد، تولید به حساب میآید.
یکی از ایرادات تعریف این است که اصولاً نیازی به ذکر حالت اول وجود ندارد. انسانها وقتی در یک فرایند دخالت میکنند، که مطلوبشان باشد و در غیر این صورت نیازی به انجام آن نمیبینند. لذا میتوانیم تعریف را به این شکل خلاصه کنیم که اگر فرایند تبدیل عناصر ورودی به خروجی، مطلوب انسان باشد، تولید است. البته شاید منظور نویسنده فقط حالت اول باشد و در این صورت، ذکر حالت دوم بیفایده است.
تولید (علم اقتصاد)
تولید (علم اقتصاد)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
تولید از اصطلاحات علم اقتصاد، به معنی تهیه کالا و خدمات مورد نیاز با استفاده از منابع و امکانات موجود است؛ و میزان تولیدات و ارزش اقتصادی آن یکی از مهمترین ابزار اندازهگیری موفقیتهای اقتصادی کشورهاست. تولید بر دو نوع است: تولید مداوم و تولید متناوب.
فهرست مندرجات
۱ - تعریف ۲ - مباحث ۳ - فعالیتها
۳.۱ - کالاهای تولیدی
۳.۲ - کالاهای مصرفی ۴ - منابع ۴.۱ - منابع طبیعی ۴.۲ - منابع انسانی ۴.۳ - سرمایه مادی ۴.۴ - فنآوری ۵ - تابع ۶ - انواع
۶.۱ - تولید با یک عامل متغیر
۶.۲ - تولید یکسان ۷ - اشکال ۷.۱ - شکل مستقیم ۷.۲ - شکل غیرمستقیم
۸ - تولیدات خدمات و خودمصرفی
۸.۱ - خانوادگی
۸.۲ - مادی و غیرمادی
۸.۳ - کل و متوسط و نهایی
۹ - مراحل ۱۰ - پانویس ۱۱ - منبع
۱ - تعریف
[ویرایش]
واژه Production در لغت به معانی استخراج، فرآورده، محصول، کار، عمل، نتیجه، ارائه و تولید آمده است.[۱] و در اقتصاد، خلق مطلوبیت از طریق فعالیت انسانی است. تولید از نظر علم اقتصاد، دربردارنده خلق اشیا توسط انسان نیز هست؛ ولی شامل دیگر فعالیتهای خدماتی چون حفاظت و نگهداری، پاکیزهسازی و غیره هم میشود.[۲]
در یک تعریف کلیتر، تولید عبارت است از هرگونه فعالیت و کار (صرف انرژی) که عنصر یا عناصری از طبیعت را به مصرف انسان نزدیک کند؛ برای مثال کشت گندم که از یک دانه گندم چندین دهدانه بهوجود میآورد؛ یعنی خاک را به مصرف نزدیک میسازد.[۳]
تولید را ایجاد فایده و مطلوبیت برای ارضای خواستههای افراد میدانند؛ در عین حال تولید، رشتهای از فعالیتهای انسانی است که عوامل تولید توسط آنها با یکدیگر ترکیب شده و کالاها و خدمات مورد نیاز افراد را فراهم میکند. تولید کردن یعنی ایجاد فواید اقتصادی جدید. مفهوم تولید، علاوه بر جریان تغییر کالاها، شامل کلیه خدماتی است که در بهبود فایده کالا مؤثر بوده و به هنگام نیاز در دسترس افراد قرار میگیرند.
تولیدکنندگان اقتصادی برای کسب سود بیشتر عوامل تولیدی را بهگونهای مناسب با یکدیگر ترکیب میکنند. همچنین روند فعالیتهای تولیدی آنها چنان است که کمترین هزینههای تولیدی را برای یک سطح تولید مشخصی بهدنبال دارد. به این ترتیب، علاوهبر تولید و مباحث مربوط به آن، هزینههای تولید نیز نقش مهمی در فعالیتهای اقتصادی ایفا میکنند.[۴]
۲ - مباحث
[ویرایش]
مباحث تولید، بخشهای عمدهای از علم اقتصاد را تشکیل میدهد. میزان تولیدات و ارزش اقتصادی آن یکی از مهمترین ابزار اندازهگیری موفقیتهای اقتصادی کشوهاست. بهنظر ژان باتیست سی (Jean Baptiste Say: ۱۷۶۷-۱۸۳۲)، هر کالایی هنگامی تولید تلقی میشود، که ارزش آن برای مصرفکننده مساوی هزینههای تولید باشد. تولیدکنندهای که کالایی را تولید کند و قادر به فروش آن نباشد، در حقیقت چیزی تولید نکرده است.[۵]
کلپام (John Harold Clapham: ۱۸۷۳-۱۹۴۶) با نوشتن "قوطیهای خالی اقتصادی" که در مجله اقتصادی کمبریج چاپ شد، بدعت بزرگی گذاشت. قوطیهای اقتصادی بنا به ادعای کلپام خالیاند؛ چیزی جز عناصر تشکیلدهنده نظام مارشالی نبود. نظامی که در آن مارشال (Alfred Marshall: ۱۸۴۲-۱۹۲۴) به صنایع با هزینههای افزایشیابنده و کاهشیابنده اشاره دارد و معتقد است که باید مشمول پرداخت مالیات و دریافت مساعدت مالی شوند.[۶]
تولید ناخالص ملی در یک کشور به ارزش پولی کالاها و خدمات اقتصادی تولید شده توسط خانوار، واحدهای اقتصادی، سازمانهای غیرانتفاعی، اتحادیهها، سازمانهای خیریه و غیره در طی یک زمانی معین که بهطور معمول یک سال است، اطلاق میشود. تولید ناخالص داخلی به ارزش کالاها و خدمات تولیدشده، توسط عوامل تولید یک کشور به قیمت تجاری، گفته میشود.
۳ - فعالیتها
[ویرایش]
فعالیتهای تولیدی باعث ایجاد انواع مختلفی از کالاها میشوند که عبارتند از:
۳.۱ - کالاهای تولیدی
این کالاها موجب تولید کالا و خدمات دیگری میشوند.
۳.۲ - کالاهای مصرفی
این کالاها پس از اتمام مراحل تولید، برای مصرف بهدست مردم میرسد. هدف از تولید، رفع نیازهای مردم و جوامع است. رفاه اقتصادی جوامع نیز با تولید ارتباط دارد. افزایش تولیدات و تامین نیازهای افراد، افزایش رفاه اقتصادی را بهدنبال خواهد داشت. به این ترتیب، ازدیاد تولیدات، یکی از مهمترین اهداف اقتصادی کلیه کشورها است.
۴ - منابع
[ویرایش]
در علم اقتصاد مجموعه عواملی که موجب ایجاد کالاها و خدمات میشوند، منابع یا عوامل تولید نام دارند. از ترکیب انعطافپذیری و قابلیت تغییرپذیری مزیت عوامل تولید، میتوان کالاهای متنوعی تولید کرد.[۷] این منابع به منابع تولیدی اقتصادی نیز معروفاند. برخی منابع، مانند اکسیژن موجود در هوا فراوان بوده و افراد برای دریافت آنها پولی پرداخت نمیکنند. منابع تولید اقتصادی عبارتند از:
۴.۱ - منابع طبیعی
طبیعت سرچشمه کلیه کالاهای مادی است که در زمره عوامل تولید قرار دارد و همواره ثابت است. برخی از این منابع در شکل طبیعی قابل استفادهاند. برخی با ایجاد تغییراتی قابل بهرهبرداریاند، البته تنها افزایش و تنوع این منابع عامل پیشرفت اقتصادی نیست؛ بلکه وجود انسانهای شایسته برای بهرهبرداری از آنها الزامی است.
۴.۲ - منابع انسانی
سرچشمه این منابع جمعیت است. میزان جمعیت و نحوه ترکیب و میزان تخصص آنها، توانمندی و کارآیی بالقوه نیروی انسانی را مشخص میکند. با افزایش میزان موالید این منابع نیز افزایش پیدا میکند. بهبود تغذیه و افزایش بهداشت و صد البته سرمایهگذاری آموزشی در سرمایه انسانی نیز کارآیی اقتصادی جوامع را بالا میبرد.
۴.۳ - سرمایه مادی
سرمایه عبارت است از کلیه کالاهای سرمایهای که فعالیتهای تولید با استفاده از آنها انجام میشود. سرمایه، محصول فعالیت نظام اقتصادی است که با تلاشهای نیروی انسانی و استفاده از منابع طبیعی بهدست میآید. از آنجایی که سرمایه بهشکل مستقیم نیازهای انسان را برطرف نمیکند، آنرا واسطه تولید نام نهادهاند.
سرمایه، بازده تولید را بالا میبرد و یکی از منابع ایجاد درآمد است. نقش سرمایه در تولید، ازدیاد نتایج کار و محصول تلاش افراد است. این منبع تولیدی، بهمرور زمان از بین میرود. تنها راه جلوگیری از نابودی آن، صرف بخشی از منابع تولیدی برای تولید سرمایه یا کالاهای سرمایهای است.
بچه ها کسی جواب رو میدونه ؟