جزیره شاتر کجاست
مهدی
بچه ها کسی جواب رو میدونه ؟
جزیره شاتر کجاست را از این سایت دریافت کنید.
جزیره شاتر (فیلم)
(فیلم)
از ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد
جزیره شاتر Shutter Island
کارگردان مارتین اسکورسیزی
تهیهکننده بردلی جی. فیشر آرنی مسر مایک مدووی
نویسنده رمان: دنیس لهان
فیلمنامه: لیتا کالوگریدیسبازیگران لئوناردو دی کاپریو
مارک روفالو بن کینگزلی میشل ویلیامز امیلی مورتیمر پاتریشا کلارکسون روبی جرینز
فیلمبردار رابرت ریچاردسون
تدوینگر تلما شونمیکر
شرکت تولید فینیکس پیکچرز اپین وی پروداکشنز سیکلیا پروداکشنز
توزیعکننده پارامونت پیکچرز
دریم ورکس تاریخهای انتشار ۱۹ فوریه ۲۰۱۰ مدت زمان ۱۳۸ دقیقه کشور ایالات متحده زبان انگلیسی
هزینهٔ فیلم ۸۰ میلیون دلار
فروش گیشه ۲۹۴٬۸۰۴٬۱۹۵ میلیون دلار
(به انگلیسی: Shutter Island) یک فیلم نئو-نوآر و تریلر روانشناختی، به کارگردانی مارتین اسکورسیزی و محصول سال ۲۰۱۰ ایالت متحده آمریکا است. فیلمنامه این فیلم توسط لایاتا کالوگریدیس بر اساس رمانی به همین نام نوشته دنیس لهان به رشته تحریر درآمده است. در این فیلم لئوناردو دی کاپریو همانند سه فیلم قبلی اسکورسیزی یعنی دار و دستههای نیویورکی، هوانورد و رفتگان در نقش اصلی حضور دارد.
این فیلم محصول کمپانی پارامونت و کلمبیا است و برخلاف سه فیلم قبلی این کارگردان چیرهدست با بازیگر ثابتش دیکاپریو، که مضامین گوناگونی چون جنایی، مافیایی، تاریخی و بیوگرافی را تجربه کردهبودند این بار فیلم جدیدشان، جنبهای هیجانی-دلهرهآور و تاحدودی ترسناک دارد.
این فیلم فروش خوبی داشت وبا استقبال خوبی از سوی مردم و منتقدین مواجه شد و تفاسیر متفاوتی از این فیلم از طرف فیلمبازان و منتقدان مطرح شد. هرچند این فیلم به طرز رمزآلودی مورد بحث قرار میگیرد.
داستان[ویرایش]
در سال ۱۹۵۴ دو مارشال ایالات متحده، تِدی دانیلز (لئوناردو دیکاپریو) و همکار جدیدش چاک ایول (مارک رافالو)، برای بررسی فرار یک بیمار روانی خطرناک، راشل سولاندو ( امیلی نورتیمر)، از بیمارستانی در «جزیره شاتر» در نزدیکی بوستون با کشتی به این جزیره مسافرت میکنند. در هنگام ورود به این جزیره، تِدی با رفتارهای ناخوشایندی از طرف پلیس مستقر در جزیره روبرو میشود. تِدی همسر خود را در یک آتشسوزی عمدی که توسط یک مجرم روانی بنام «اندرو لدیس» (که او هم در همین جزیره نگهداری میشود) از دست دادهاست. رفتارهای غیرعادی توسط رئیس بیمارستان روانی، دکتر جان کاولی (بن کینگزلی)، ادامه مییابد. در ادامه، او احساس میکند که همه افراد داخل جزیره به نحوی در یک بازی (که صرفاً برای وی طراحی شدهاست!) بازی میکنند.رفتارهای غیرعادی به همراه هوای طوفانی جزیره باعث میشود تا بیماری میگرن تِدی اوج بگیرد و در حین سردردهای مزمن میگرنی، تصاویر مربوط به آزادسازی اردوگاه داخائو و کشتار محافظان آلمانی آن (به دست وی و سایر نیروهای آمریکایی همرزمش) در ذهنش نقش میبندند. او همچنین تصاویر محو و وهم آلودی از همسرش مشاهده میکند که به وی میگوید سولاندو و همچنین لادیس همچنان در جزیره میباشند و از وی میخواهد که به جستجویش ادامه دهد.[۱]
تدی و چاک متوجه میشوند که سولاندو بدون هیچ توضیحی پیدا شدهاست، و باعث میشود تا تدی وارد بند C شوند. تدی با جورج نویس، بیماری در یک سلول انفرادی روبرو می شود که ادعا میکند پزشکان در حال آزمایش روی بیماران هستند و برخی از آنها برای عمل لوبوتومی به فانوس دریایی منتقل میشوند. نویس به او هشدار میدهد که همه افراد جزیره، از جمله چاک، در حال انجام دسیسهای پیچیده هستند که برای تدی طراحی شده است.
تدی دوباره با چاک روبرو می شود و هردو از سمت صخره ها به سوی فانوس دریایی میروند. آنها از هم جدا میشوند اما کمی بعد تدی چاک را درحالیکه روی صخره ها افتاده است میبیند. اما هنگامیکه او از صخره ها پایین میرود، اثری از او نیست. در این حین او غاری را پیدا میکند که در آن یک زن پنهان شده و ادعا میکند که راشل سولاندوی واقعی است. او ادعا میکند سابقاَ روانپزشک یک تیمارستان بوده است و مشغول تحقیق برروی آزمایشاتی مربوط به داروهای روانگردان و لوبوتومی جهت کشف تکنیک های کنترل ذهن بوده است. اما قبل از اینکه بتواند یافته های خود را به مقامات گزارش دهد، او را به عنوان یک بیمار در اشکلیف زندانی کردند. تدی به بیمارستان برمیگردد، اما هیچ مدرکی مبنی بر حضور چاک در آنجا پیدا نمیکند.
تدی که حالا مطمئن است که چاک را به فانوس دریایی برده اند، تصمیم میگیرد تا وارد فانوس شود، اما وقتی وارد آنجا میشود، متوجه میشود که کاولی از قبل منتظر او بوده است. کاولی توضیح میدهد که تدی در واقع همان اندرو لیدیس،"خطرناک ترین بیمار" آنها است که به دلیل قتل همسر افسرده و دیوانهی خود دولورس که فرزندانشان را غرق کرده بود، در بند C زندانی شده است. ادوارد دانیلز و راشل سولاندو در واقع واروواژههای اندرو لیدیس و دولورس چانال هستند و دختر کوچکی که لیدیس در رویاهایش مکرراَ میدید در واقع دخترش راشل است. کاولی همچنین فاش میکند که اندرو بود که دو هفته پیش به نایس حمله کرده و او را لیدیس خطاب کرد. به گفته کاولی، حوادث چند روز گذشته برای درمان جنون ناشی از توطئه اندرو طراحی شده است تا بتواند نقش تدی دنیلز را بازی کند. کارکنان تیمارستان همه بخشی از این آزمایش بودند، از جمله لستر شین که در نقش چاک ایول و یک پرستار که در نقش راشل سولاندو ظاهر شده است. میگرن اندرو و توهمات او از "راشل سولاندوی واقعی" در واقع ناشی از علائم ترک دارو بود. اندرو که غرق در خاطراتی که اتفاق افتاده است شده، بیهوش می شود.
او در تیمارستانی زیر نظر کاولی، شین، زندانبان و پرستاری که نقش راشل سولاندو را بازی میکرد به هوش میآید. وقتی از او سوال می شود، تمام حقیقت را به صورت معقول بازگو میکند و باعث رضایت پزشکان میشود. کاولی خاطرنشان می کند که آن ها ۹ ماه قبل نیز به این حالت رسیده بودند، اما اندرو پس رفت کرد. او هشدار میدهد که این آخرین فرصت اندرو خواهد بود. در غیر اینصورت، آنها مجبورند که او را لوبوتومی کنند.
مدتی بعد، اندرو در محوطهی تیمارستان با شین مشغول گفتوگو است، اما دوباره او را "چاک" صدا میزند و میگوید که آنها باید جزیره را ترک کنند. شین سرش را به نشانهی عدم موفقیت تکان می دهد و کاولی چیزی را بهطور نامفهوم به ناهرینگ و زندانبان میگوید و سپس زندانبان به خدمتکاران اشاره می کند تا اندرو را برای عمل لوبوتومی ببرند. اندرو قبل از اینکه برود از شین میپرسد که آیا " زندگی کردن بهعنوان یک فرد پَست بدتر است یا مردن بهعنوان یک انسان خوب؟" شین مات و مبهوت اندرو را "تدی" صدا میزند اما به اسم تدی واکنشی نشان نمیدهد و مشخص میشود که او هنوز اندرو است و با خواست خودش میخواهد که لوبوتومی شود. در حالیکه اندرو در حال رفتن برای انجام عمل لوبوتومی است، دوربین فانوس دریایی را نشان میدهد.
چرا «جزیره شاتر» اسکورسیزی را باید بیش از یک بار دید؟
مجله نماوا، ترجمه: علی افتخاری «جزیره شاتر» (Shutter Island) که در سال ۲۰۱۰ اکران شد، همچنان یکی از عجیبترین فیلمهای کارنامه گسترده مارتین اسکورسیزی […]
چرا «جزیره شاتر» اسکورسیزی را باید بیش از یک بار دید؟
نویسنده: علی افتخاری
- ۲ تیر ۱۴۰۰ - ۴:۱۵ ب.ظ
زمان مطالعه: 19 دقیقه
تماشا و دانلود جزیره شاتر در نماوا
مجله نماوا، ترجمه: علی افتخاری«جزیره شاتر» (Shutter Island) که در سال ۲۰۱۰ اکران شد، همچنان یکی از عجیبترین فیلمهای کارنامه گسترده مارتین اسکورسیزی است. او پس از مجموعهای از فیلمهای درام بار دیگر با لئوناردو دیکاپریو همکار همیشگی خود، همراه شد تا یک تریلر روانشناختی نئو-نوآر بر اساس رمان دنیس لهین بسازد. اسکورسیزی کمک زیادی کرد که دیکاپریو از یک کودکستاره به یک بازیگر بزرگسال تحسینشده تبدیل شود، و «جزیره شاتر» یک نمونه موفق دیگر در فهرست همکاریهای آنها بود.
«جزیره شاتر» بهاندازه جزیره بارانزدهای که داستان فیلم در آن روی میدهد، یک مورد واقعاً عجیب و غریب است. اتفاقات تریلر کارآگاهی تاریک و پرپیچ و خم «جزیره شاتر» در ۱۹۵۴ و در اوج دورانی روی میدهد که دبلیو. اچ. اودن، شاعر آمریکایی انگلیسیتبار چند سال قبلتر از آن بهعنوان «عصر اضطراب» یاد کرده بود.
دو مارشال ایالات متحده، ادوارد «تدی» دنیلز (دیکاپریو) و همکار جدیدش چاک آول (مارک رافلو) برای تحقیق درباره ناپدید شدن یک بیمار روانی به نام ریچل سولاندو (امیلی مورتیمر)، از موسسهای به نام اشکلیف که محل نگهداری بیماران روانی جنایتکار است، به جزیره بیجاذبه و دورافتاده شاتر در اطراف بندر بوستون فرا خوانده میشوند. این بیمار که بچههای خود را کشته، در شرایط مرموز از سلول خود در تیمارستان گریخته است.
دنیلز بهسرعت از اتفاقات عجیبی که در بیمارستان روی میدهد آگاه میشود و به کارمندان، بیماران و حتی خود چاک شک میکند. و در میان این فضای پارانویائی، رمز و رازی عمیقتر هم وجود دارد. ما از همان ابتدا متوجه میشویم تدی احتمالاً از سفر به جزیره شاتر هدف دیگری نیز دارد: مردی به نام اندرو لیدیس که تدی اعتقاد دارد همسرش را کشته، شاید یکی از بیماران این تیمارستان باشد، مردی که دنیلز مخفیانه در تعقیب اوست.
تدی اساساً به گروه روانپزشکی اشکلیف مشکوک است؛ گروهی شامل دکتر جان کاولی با حضور دوپهلوی بن کینگزلی و دکتر جرمایا نرینگ با نقشآفرینی ماکس فون سیدو بزرگ و البته تکیده، که به لطف اینگمار برگمان پیشازاین نیز با جزایر غمافزا، ترسناک و جنونآمیز سر و کار داشت.
«جزیره شاتر» به لطف ماهیت پر پیچ و خم خود به گروه نادر از فیلمهایی تعلق دارد که میتوانید بارها و بارها آنها را تماشا و هر بار چیز جدیدی کشف کنید. و اگر میخواهید در اسرار اشکلیف عمیقتر شوید، در ادامه این مطلب، برخی از جزئیاتی که ممکن است در اولین تماشای فیلم از دست داده باشید، آورده شده است. (هشدار داده میشود – اسپویلرهایی در پیش هستند.)
اشاره موسیقی آغاز فیلم به «درخشش»مارتین اسکورسیزی هنگام ساخت دنیای ترسآور اشکلیف میدانست انتخاب موسیقی مناسب، برای خلق لحن و فضای مورد نیاز بسیار کلیدی است. و وقتی «جزیره شاتر» آغاز میشود، خورههای فیلم که گوش تیزی نسبت به موسیقی دارند ممکن است یاد یکی از بهترین فیلمهای ترسناک تاریخ سینما یعنی «درخشش» استنلی کوبریک بیفتند. در شروع «جزیره شاتر» از آهنگی خوفناک ساخته گئورگ شاندور لیگِتی آهنگساز آوانگارد به نام «لونتانو» که در «درخشش» در چند لحظه پرتنش شنیده میشود، استفاده شده است.
واضح است که اسکورسیزی میخواست از همان ابتدا برای مخاطبان خود روشن کند «جزیره شاتر» قرار نیست یکی از فیلمهای درامِ معمول او باشد، بلکه در عوض فیلمی است که بجای «رفقای خوب» یا «گاو خشمگین»، کمی به ژانر وحشت نزدیکتر میشود. و هرچه فیلم جلوتر میرود، با مهارت بیشتری از قطعههای وحشتناک بیشتری بهره میبرد تا مخاطب را با سرازیر شدن دنیلز به دنیای جنون و پارانویا همراه کند.
فیلمهای اسکورسیزی همیشه از انرژی عصبی و بالا رفتن میزان آدرنالین تغذیه میشوند و سخت میتوان تصور کرد که او کاری بهدوراز آشفتگیهای احساسی انجام بدهد، حتی اگر ناچار باشد. محرکها گاهی اوقات ضروری هستند. آنچه بخشی از سبک فیلمسازی او را تشکیل میدهد، یاد فیلمهای قدیمی و نوع انتخاب موسیقی است.
اسکورسیزی ابتدا درباره این که از چه نوع موسیقی استفاده کند، تردید داشت. درنهایت راهحلی که به ذهن او و رابی رابرتسن عضو سابق گروه د بند و ناظر موسیقی «جزیره شاتر» رسید، به شکلی غریب مناسب «عصر اضطراب» بود که داستان فیلم در آن روی میدهد: استفاده از موسیقی کلاسیک مدرن. او در فیلمهای قدیمی خود به شکلی کوتاه و زمانبندیشده از موسیقی راک، پاپ یا بلوز استفاده میکرد.
اینجا او بهجز لیگتی سراغ آهنگسازانی چون کریستوف پندرتسکی، جان آدامز، جان کیج و مورتن فلدمن نیز رفت، و این موسیقی که در بیشتر موارد ناموزون، خشن، تکراری یا ترسناک است، قطعاً بر فضای سنگین توأم با وحشت حاکم بر «جزیره شاتر» افزوده است. اسکورسیزی درباره استفاده از قطعهای مانند «Passacaglia» اثر پندرتسکی میگوید: «با قطعههایی شبیه این، همه چیز قطعاً جسورانه و از دید من بازتاب چیزی است که در درون تدی میگذرد. اگر شما با فیلم و سفر غریب این شخصیت همراه شوید، این همان موسیقی است که در سر خواهید داشت.»
بخشی از موسیقی مدرن خشمآلود و عبوس «جزیره شاتر» تا حدی به موسیقی فیلمهای دهه ۱۹۵۰ هم شباهت دارد، چیزی که انگار از دل یک درام روانشناختی سرشار از اضطراب به کارگردانی الیا کازان یا نیکلاس ری میآید؛ یک جور موسیقی درونی و تنها. از آهنگهای پاپ بسیار کم استفاده شده، برای این که این نوع موسیقی به یک دنیای بزرگتر اشاره دارد. نوعی موسیقی است که میلیونها نفر آن را گوش میکنند و شاید با آن برقصند – دنیای بیرون از این جزیره و این ذهن آزاردیده.
بچه ها کسی جواب رو میدونه ؟