خواجه نصیرالدین
مهدی
بچه ها کسی جواب رو میدونه ؟
خواجه نصیرالدین را از این سایت دریافت کنید.
خواجه نصیرالدین طوسی
خواجه نصیرالدین طوسی
برای دیگر کاربردها طوسی را ببینید.
خواجه نصیرالدین طوسی
اطلاعات فردی
نام کامل محمد بن محمد بن حسن طوسی
لقب استادالبشر، عقل حادی عشر و ...
تاریخ تولد ۱۱ جمادیالاول سال ۵۹۷ق.
محل زندگی نیشابور، قلعه های اسماعیلیان
تاریخ وفات ۱۸ ذیالحجه ۶۷۲ق.
محل دفن عراق، کاظمین
اطلاعات علمی
تألیفات اساس الاقتباس، تجرید الاعتقاد، شرح اشارات، قواعدالعقائد، تحریر اصول اقلیدس، ...
خواجه نصیرالدین طوسی (۵۹۷-۶۷۲ق) حکیم و متکلم شیعه قرن هفتم هجری است. خواجه نصیر نویسنده کتابها و رسالههای بسیاری در علوم اخلاق، منطق، فلسفه، کلام، ریاضیات و نجوم است. اخلاق ناصری، اوصاف الاشراف، اساس الاقتباس، شرح الاشارات، تجرید الاعتقاد، جامع الحساب و کتاب مشهور زیج ایلخانی و تذکرة فی علم الهیئة در علم نجوم، از آثار مهم و مشهور او هستند. او همچنین رصدخانه مراغه و در کنار آن کتابخانه مراغه را با بیش از ۴۰۰ هزار جلد کتاب بنا نهاد.نصیرالدین طوسی احیاگر فلسفه و مبتکر روش فلسفی در کلام شیعه دانسته شده است. برخی از علمای بزرگ شیعه که شاگرد وی بودهاند عبارتاند از علامه حلی، ابن میثم بحرانی و قطب الدین شیرازی.
زندگی
محمد بن محمد بن حسن، مشهور به خواجه نصیرالدین طوسی در ۱۱ جمادیالاول سال ۵۹۷ق در طوس به دنیا آمد.[۱] او در کودکی قرآن کریم، صرف، نحو و آداب را فرا گرفت. سپس با راهنمایی پدرش، مقدمات ریاضیات را نزد کمال الدین محمد[یادداشت ۱] آموخت. همچنین فقه و حدیث را نزد پدر و جدش که خود از فقها و محدثان آن عصر بودهاند، فراگرفت.[۲] استاد دیگر او داییاش نورالدین علی بن محمد شیعی بود که منطق و حکمت را به او آموخته است.[۳]
طوسی پس از وفات پدرش، از طوس به نیشابور رفت که در آن زمان محل اجتماع علما و دانشپژوهان بود.[۴] او کتاب اشارات اثر ابوعلی سینا در فلسفه را نزد فرید الدین داماد[یادداشت ۲] و کتاب قانون او در طب را نزد قطبالدین مصری فراگرفت[۵] و در جلسات درس سراجالدین قمری، ابوالسعادات اصفهانی و دیگران شرکت کرد.[] همچنین با فریدالدین عطار در این شهر ملاقات کرد.[۶] او همچنین نزد کمال الدین بن یونس موصلى نیز شاگردی کرد که در اکثر علوم، مخصوصاً علوم ریاضى سرآمد بود. از سالم بن بدران مازنى مصرى که از بزرگان فقهای امامیه بود هم قسمتى از کتاب الغنیة ابن زهره را که در اصول فقه است فراگرفت.[۷]
حضور در قلعههای اسماعیلیان
خواجه نصیرالدین طوسی، پس از حمله مغولان به ایران و بروز ناآرامی خصوصاً در منطقه خراسان، مدتی در شهرهای مختلف سرگردان بود تا آنکه به دعوت ناصرالدین، فرمانروای قلعههای اسماعیلیان در خراسان، به قهستان رفت[۸] و در آنجا به درخواست ناصرالدین، کتاب تهذیب الاخلاق و تطهیر الاعراق نوشته ابوعلی مسکویه رازی را به فارسی ترجمه کرد، مطالبی به آن افزود و آن را به نام ناصر الدین، اخلاق ناصری نامید. تاریخ تألیف این کتاب، ۶۳۰ تا ۶۳۲ق بوده است.[۹] وی همچنین در آنجا کتابی در علم هیئت بهنام الرسالة المعینیة، به نام معین الدین، فرزند ناصرالدین، تألیف کرد.[۱۰] قلعههای اسماعیلیان، تنها نیروی مقاوم در برابر حملات مغولان دانسته شده است. در وضعیتی که شهرهای خراسان و نیشابور بهطور کامل بهدست مغولان افتاده بود، این قلعهها سالهای طولانی مقاومت کردند و تسلیم مغولان نشدند.[۱۱]
علاءالدین محمد، رهبر اسماعیلیان، پس از آنکه خبر حضور خواجه نصیر طوسی نزد ناصرالدین را دریافت کرد، خواجه نصیر را به پیش خود خواند و او به همراه ناصرالدین، به قلعه میمون دز رفت و رهبر اسماعیلیان استقبال ویژهای از او کرد. خواجه نصیرالدین طوسی تا هنگامی که فرزند علاءالدین محمد، رکن الدین در حمله دوم مغول تسلیم آنها شد، در قلعه اَلَموت نزد او ماند.[۱۲]
تمبر یادبود خواجه نصیرالدین طوسی
برخی از مورخان بر این باورند که حضور خواجه نصیر و اقامت او در قلعههای اسماعیلیان از روی اختیار نبوده، بلکه او را مجبور به این کار کردهاند؛[۱۳] با این حال، آق سرائی در مسامرة الاخبار بر این باور است که خواجه طوسی نزد اسماعیلیان وزارت مطلق داشته و به چنان جایگاهی دست پیدا کرده که به او لقب خواجه کائنات داده بودهاند.[۱۴] کسانی که معتقدند خواجه نصیر طوسی مجبور به حضور نزد اسماعیلیان شده و در قلعههای آنان زندانی بوده، به جملات شکوهآمیز او در پایان شرح اشارات استناد میکنند که از وضعیت روزگار و زندگی خود نالیده است.[۱۵]
خواجه و هلاکوخان مغول
خواجه نصیر، پس از حمله دوم مغولان به فرماندهی هلاکو و تسلیمشدن قلعههای اسماعیلیان، به دربار هلاکو راه یافت.[۱۶] به گفته سید محسن امین، خواجه طوسی بدون آنکه قدرت انتخاب داشته باشد، با هلاکو همراه شد و در حالتی که مقاومت در برابر نیروی مهاجم، نه از سوی مردم و نه از سوی حکومت امکانپذیر نبود، تلاش کرد از میراث اسلامی که در معرض نابودی بود محافظت کند و به سبب اقدامات او بود که در نهایت پس از مدتی مغولان به اسلام گرویدند.[۱۷] خواجه طوسی در حمله هلاکو به بغداد در سال ۶۵۵ قمری همراه او بوده است.[۱۸]
تاسیس رصدخانه و کتابخانه مراغه
خواجه نصیرالدین طوسی پس از فتح بغداد توسط هلاکو، ساخت یک رصدخانه را به هلاکو پیشنهاد کرد؛ با این توجیه که او با توجه به دانشی که در نجوم دارد، میتواند با کمک رصد ستارگان، سلطان را از وقایع آینده، مدت عمر و نسل او آگاه سازد.[۱۹] این پیشنهاد مورد پسند هلاکو قرار گرفت و ساخت آن از سال ۶۵۷ق آغاز شد.[۲۰] به گفته سید محسن امین، خواجه نصیر، رصدخانه مراغه را محلی برای جمع کردن تعداد زیادی از دانشمندان آن زمان قرار داد و بدین گونه آنها را از کشتهشدن رهایی بخشید و نیز تلاش زیادی برای جمعآوری تعداد زیادی از کتابها و حفظ آنها کرد.[۲۱] کار ساخت رصدخانه تا پایان عمر خواجه به طول انجامید و زیج به دست آمده از این رصدخانه، زیج ایلخانی نام گرفت.[۲۲][یادداشت ۳]
خواجه نصیرالدین طوسی
خواجه نصیرالدین طوسی
از ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد
خواجه نصیرالدین طوسی
زادهٔ ۱۱ جمادیالاولی ۵۹۷
۵ اسفند ۵۷۹ ۱۷ فوریه ۱۲۰۱[۱] توس[۲][۳]
درگذشت ۱۸ ذیحجهٔ ۶۷۲
۱۱ تیر ۶۵۳ ۲۵ژوئن ۱۲۷۴[۴] بغداد
آرامگاه مقبره کاظمیه بغداد
محل زندگی قم، خراسان، قزوین، آذربایجان و بغداد
ملیت ایرانی
پیشه فیلسوف، دانشمند، منطقدان و متکلم
سالهای فعالیت سدهٔ هفتم قمری
آثار اخلاق ناصری، زیج ایلخانی، اساسالاقتباس، تجرید الاعتقاد کتب و رسالههای بسیاری به عربی و فارسی
سبک استدلالی
عنوان استاد بشر و عقل حادی عشر، سلطان الحکما و المتکلمین
دوره اوایل مغولان و ایلخانان
دین اسلام مذهب شیعه
مکتب فلسفه مشایی و مشایی اشراقی
فرزندان صدرالدین علی، اصیلالدین حسن و فخرالدین احمد
ابوجعفر محمد بن محمد بن حسن طوسی (۵۷۹ - ۶۵۳ ه) (۱۲۰۱-۱۲۷۴ م ) شاعر،[۵] همهچیزدان،[۶][۷] فیلسوف، متکلم، فقیه، ستارهشناس، اندیشمند،[۶] ریاضیدان، منجم، پزشک، عارف و معمار ایرانی[۸][۹][۱۰][۱۱][۱۲][۱۳][۱۴] بود. کنیهاش «ابوجعفر» و به القابی چون «نصیرالدین»، «محقق طوسی»، «استاد البشر» و «خواجه» شهرت دارد.[۱۵][۱۶] ابن خلدون (۱۴۰۶–۱۳۳۲) او را بزرگترین دانشمند ایران پس از اسلام دانستهاست.[۱۷]فعالیتهای علمی[ویرایش]
رسالهای در باب اسطرلاب از خواجه نصیر، اصفهان ۸۸۴ خورشیدی
سنت فلسفه مشایی را که پس از ابن سینا در ایران رو به افول گذاشته بود، بار دیگر احیا کرد.
مجموعه آرا و دیدگاههای کلامی شیعه را در کتاب تجرید الاعتقاد گرد آورد.
رصدخانه مراغه را ساخت.
جداول بسیار دقیق از حرکت سیارهای ایجاد کرد، که یک مدل سیارهای به روز شده و انتقاداتی از نجوم بطلمیوسی بود.[۱۸]
در کنار رصدخانه مراغه کتابخانهای با حدود چهل هزار کتاب ایجاد کرد.[۱۹]
مثلثات را به عنوان یک شاخه ریاضی بهعنوان یک علم مطرح کرد.[۲۰][۲۱][۲۲][۲۳]
با پرورش شاگردانی همچون قطب الدین شیرازی و گردآوری دانشمندان ایرانی عامل انتقال تمدن و دانشهای ایران پیش از مغول به آیندگان شد.[۲۴]
شواهدی وجود دارد که نشان میدهد او بر نظریه خورشید مرکزی کوپرنیک تاثیر داشتهاست.[۲۵][۲۶][۲۷][۲۸][۲۹][۳۰]
زندگینامه[ویرایش]
وی علوم دینی و عقلی را زیر نظر پدرش و منطق و حکمت طبیعی را نزد داییاش آموخت. تحصیلاتش را در نیشابور به اتمام رساند و در آنجا به عنوان دانشمندی برجسته آوازه یافت.
در زمان حمله مغول به ایران نزد ناصرالدین محتشم قهستان در قلعه کوه قاین، به کارهای علمی مشغول شد و را نوشت. پس از مدتی به نزد اسماعیلیان در دژ الموت نقل مکان کرد. پس از یورش مغول و پایان یافتن فرمانروایی اسماعیلیان(۶۳۵ ه.خ) هلاکو نصیرالدین را مشاور و وزیر خود ساخت و وی هلاکو را در تسخیر بغداد و سرنگونی عباسیان یاری داد.[۳۱]
زادگاه و تولد
دربارهٔ زادگاه خواجه نصیرالدین طوسی اختلاف است بعضی کتابها و منابع پدر وی را «شیخ وجیه الدین محمد بن حسن» از بزرگان و دانشوران قم میدانند[۳۲] اما در بعضی منابع پدر او را زاده روستای جهرود، قم میدانند[۳۳][۳۴][۳۵] که به همراه خانواده برای زیارت امام هشتم شیعیان به مشهد عازم میشود و پس از زیارت، در هنگام بازگشت به علت بیماری همسرش، در یکی از محلههای شهر توس مستقر میشود؛ و پس از چندی به درخواست اهالی محل علاوه بر اقامهٔ نماز جماعت در مسجد، به تدریس در مدرسه علمیّه مشغول میگردد. خواجه نصیر طوسی در ایام اقامت پدر در آنجا در پانزدهم جمادیالاول سال ۵۹۸ ق، متولد گردید؛ و پدرش با یاد دادن قرآن کریم به او، او را «محمد» نامید.[۱۵]
تحصیل و اساتید
تمبری به فراخور هفتصدمین سالگرد درگذشت خواجه نصیر طوسی. روز پنج اسفند در ایران روز بزرگداشت خواجه نصیر طوسی و روز مهندس نامگذاری شدهاست.
روزهای کودکی و نوجوانی خواجه توسی در شهر توس سپری شد. وی در این روزها پس از خواندن و نوشتن، قرائت قرآن، قواعد زبان عربی و فارسی، معانی و بیان و حدیث را نزد پدر خویش آموخت. پس از آن به توصیه پدر، نزد داییاش «نورالدین علی بن محمد شیعی» که از دانشمندان نامور در ریاضیات، حکمت و منطق بود، به فراگیری آن علوم پرداخت. سپس با راهنمایی پدر در محضر «کمال الدین محمد حاسب» که از دانشوران نامی در ریاضیات بود، به تحصیل پرداخت اما هنوز چند ماهی نگذشته بود که استاد آهنگ سفر کرد و آوردهاند که وی به پدر او چنین گفت: من آنچه میدانستم به او (خواجه نصیر) آموختم و اکنون سؤالهایی میکند که گاه پاسخش را نمیدانم!
پس از چندی دایی پدرش «نصیرالدین عبدالله بن حمزه» که تبحر ویژهای در علوم رجال، درایه و حدیث داشت، به توس آمد و خواجه در نزد او به کسب علوم پرداخت. گرچه او موفق به فراگیری مطالب جدیدی از استاد نشد، اما هوش و استعداد وافرش شگفتی و تعجب استاد را برانگیخت به گونهای که به او توصیه کرد تا به منظور استفادههای علمی بیشتر به نیشابور مهاجرت کند. او در شهر توس و به دست استادش «نصیر الدین عبدالله بن حمزه» لباس عالمان دین را بر تن کرد و از آن پس به لقب «نصیرالدین» از سوی استاد مفتخر شد.
خواجه سپس به نیشابور پای نهاد و به توصیه دایی پدر به مدرسه سراجیه رفت و مدت یک سال نزد سراج الدین قمری که از استادان بزرگ درس خارج فقه و اصول در آن مدرسه بود، به تحصیل پرداخت. سپس در محضر استاد فریدالدین داماد نیشابوری - از شاگردان امام فخر رازی - کتاب «اشارات ابن سینا» را فرا گرفت. پس از مباحثات علمی متعدد فرید الدین با خواجه، علاقه و استعداد فوق العادة خواجه نسبت به دانش اندوزی نمایان شد و فریدالدین او را به یکی دیگر از شاگردان فخر رازی معرفی کرد و بدین ترتیب نصیرالدین طوسی توانست کتاب «قانون ابن سینا» را نزد «قطب الدین مصری شافعی» به خوبی بیاموزد. وی علاوه بر کتابهای فوق از محضر عارف معروف آن دیار «عطار نیشابوری» (متوفی ۶۲۷ ه.ق) نیز بهرهمند شد.
بچه ها کسی جواب رو میدونه ؟