عطا الله بازرگان
مهدی
بچه ها کسی جواب رو میدونه ؟
عطا الله بازرگان را از این سایت دریافت کنید.
سه ارتشی بازنشسته: مهندس بازرگان به دنبال پس دادن هواپیماهای اف ۱۴ بود/بازار اسلحه،بازار ترهبار نیست/چرا میگویید خرید اف ۱۴ خیانت و رشوه بود؟
امیر رمضانی درباره دلیل ترس عراقی ها از هواپیماهای اف ۱۴ می گوید وقتی ما از چیزی اطلاع نداشته باشیم و حالت یک افسانه باشد از آن میترسیم. در واقع همین جور هم بود، اف۱۴ چون بُرد بلند رادار دارد، موشکش موشک دور بُرد بود و وقتی قفل میکرد راه فراری نداشتند از آن میترسیدند.
۱۱ نفر ۱۲ مهر ۱۳۹۸ - ۱۶:۱۶
سه ارتشی بازنشسته: مهندس بازرگان به دنبال پس دادن هواپیماهای اف ۱۴ بود/بازار اسلحه،بازار ترهبار نیست/چرا میگویید خرید اف ۱۴ خیانت و رشوه بود؟
امیر رمضانی درباره دلیل ترس عراقی ها از هواپیماهای اف ۱۴ می گوید وقتی ما از چیزی اطلاع نداشته باشیم و حالت یک افسانه باشد از آن میترسیم. در واقع همین جور هم بود، اف۱۴ چون بُرد بلند رادار دارد، موشکش موشک دور بُرد بود و وقتی قفل میکرد راه فراری نداشتند از آن میترسیدند.
امیر سرتیپ دوم مسعود بختیاری، امیر دریادار علیاکبر اخگر و امیر سرتیپ دوم خلبان رضا رمضانی، سه امیر بازنشسته ارتش در بخشی از گفتگوی خود در کافه خبر خبرآنلاین به انتقادات از خرید هواپیماهای اف ۱۴ پاسخ دادند که در ادامه می خوانید؛
>>>در همین رابطه بیشتر بخوانید؛
ارتش از زمین، هوا و دریای ایران چگونه در جنگ ۸ ساله پاسداری کرد؟
در مورد هواپیماهای اف۱۴ صحبتهای ضد و نقیض زیاد است، کسی مثل سپهبد عبدالله آذربرزین، جانشین نیروی فرماندهی قبل از انقلاب که جانشین آقای خاتم بود، میگوید که خرید این هواپیما اشتباه بود، اما برخی مانند امیر رستمی میگویند که هواپیمای خوبی بود و در زمان جنگ به کار ما آمدند، شما با این هواپیما پرواز کردید؛ میخواهم بپرسم که واقعا اگر به جای اف۱۴ ما اف۱۵ میخریدیم با تعداد بیشتر و قیمت کمتر؛ آیا در جنگ به نفع ما نبود؟امیر بختیاری: در این صورت ممکن بود شما امروز بپرسید بهتر نبود به جای اف۱۵، اف۱۴ میگرفتید و آسمان را میپاییدید؟ یعنی این سوال را نمیکردید؟ سوال شما باید متکی به این باشد که اف۱۵ چه برتری به اف۱۴دارد؟ که حالا خرید اف۱۴ رشوه گیری و خیانت و اشتباه میشود؟ این هواپیما هنوز هم دارد میپرد.سوالم این است که با توجه به آنچه که گفته میشود، مثلا میگویند که این هواپیما برای نیروی دریایی است یا در جریان خرید آن رشوه گرفتهاند...امیر بختیاری: پس اساسا در این هشت سال جنگ این ها هیچ کارآیی نباید داشته باشند.اف ۱۴ در کسب برتری هوایی نسبت به عراق موثر بودنه؛ مثلا میگویند این هواپیما بسیار گران بوده و تکنولوژی پیشرفته و موشکهای خاص خودش را داشته است، اما اف۱۵ هواپیماهای دوکارهای بودند با قیمت بسیار کمتر، آقای آذربرزین میگوید میتوانستیم به جای ۸۰ هواپیمای اف۱۴ حدود ۲۰۰ هواپیمای اف۱۵ بخریم.امیر رمضانی: فرمایش امیر بختیاری درست است. اولا ما در آن زمان نیازهای تسلیحاتیمان بر مبنای یک برنامه خاصی بود، اینکه ببینیم ایران در چه مقطعی چه چیزی را لازم دارد و ما چه چیزی را بگیریم. آن زمان پشت سر اف ۱۴ما اف ۱۶ را خریده بودیم که در واقع مکمل کمبود یا جایگزین اف۱۵ میشدند. ما اف۱۴ را داشتیم که قابلیتهای بسیار خوبی داشت. اف۱۴ نقش بسیار ارزندهای در دید نقاط کور راداری داشت. بنابراین آنها بر مبنای نیازی که در آن مقطع احساس میکردند این خرید را انجام دادند.ما برای پوشش هوایی به این هواپیما نیاز داشتیم و همانطور که میدانید این هواپیما یک مجموعهای بوده برای دفاع هوایی، علت خرید هم همین بوده است. به نظر من این بحث خرید اف۱۵ به جای اف ۱۴ یک مقداری شخصی و نشان دهنده اختلاف با دیگران است، اما در کل هواپیمای اف۱۴ اولا در جنگ با توجه به مشکلات راداری که داشتیم برای ما بسیار موثر بود، دوما در کسب برتری هوایی هم موثر بود و تمام نقاط به رادارها میداد و نشان میداد که الان کجا هدف است، کجا پرواز کنیم و...
امیر بختیاری: یک نکته را بگویم، بازار خرید اسلحه این طور نیست که شما سبد بردارید و بروید و سوا کردنی خرید کنید، مثلا بگویید این هواپیما را ۲۰۰ تا بده و او هم بگوید باشد. ۲۰۰ تا از این میخواهم و ۲۰۰ تا از آن؛ بازار خرید اسلحه تابع سیاستهای خارجه شما است، آقای آذر برزین اگر چیزی گفته یک اعتقاد فنی و تخصصی است. یک زمانی یقه ما را گرفتید و پدر ما را در آوردید که چرا این را خریدید؟ چرا به جایش بیمارستان نساختید و .. یک مدت زیادی ما جواب شما ملت قهرمان را دادیم که اینها چیست که خریدهایم، حالا یقه مان را گرفتهاید که چرا اف۱۵ نخریدید و اف۱۶ نخریدید.آن زمان که هواپیماهای اف ۱۴ خریداری شد از شاپور بختیار تا مرحوم بازرگان، به دنبال پس دادن اینها بودند، از جمله به دنبال این افتاده بودند که اف۱۴ را حتما پس بدهند، به خصوص برادر بزرگ ما روسیه خیلی علاقهمند بود سر از اف ۱۴ و موشک فونیکس و رادار مخصوصش در بیاورد به هر حال مدرنترین اسلحه روز دست ما بود. اینکه میگویید مخصوص نیروی دریایی است، این هواپیما رهگیر هواپیماهای دیگر است، حالا زیر پاش چه دریا باشد، چه کوه باشد و چه دشت، اگر در آسمان هواپیمایی را پیدا کند آن را می زند. ما هم در واقع این هواپیما را برای پوشش راداری و پوشش آسمان ایران خریداری کردیم. اف ۱۶ و اف ۱۸ هم خریداری کرده بودیم، اما همه اینها را پس دادیم.
اینکه الزاما بحث کنیم که اف۱۵ بهتر بود یا اف۱۴ یا اف۱۶، این به شرایط و توانمندی خرید باز میگردد. اینکه گفتید رشوه میگرفتند هم نیست، شما الان هم از هرکسی که هر چیزی را بخرید یا کسی به شما چیزی را بفروشد، مقداری را به صورت پورسانت میگیرد و اسم این رشوه نیست، آنها که اختلاس میکنند برای بعد است. در نهایت به شما بگویم این بحث که اینها خوب بودند یا نه، همین الان هم اگر شما بخواهید اسلحه بخرید نمیتوانید به بازار جهانی بروید و اسلحه بخرید، مگر اینکه در کنارش چند تا چیز دیگر هم قبول کنید. وقتی اس۳۰۰ را از روسیه خریدید چند سال طول کشید تا به ما تحویل داد؟ بازار اسلحه، بازار ترهبار نیست.
امیر اخگر: یک نکته در این زمینه بگویم، استراتژی ایران قبل از انقلاب این بود که حضور قدرتمند در خلیج فارس و اقیانوس هند داشته باشد، برای اینکه ناوگان شما در اقیانوس حضور پیدا بکند چه هواپیمایی برای پوشش هوایی آن میخواهید؟ این است که وقتی بحث اف۱۴ مطرح میشود یکی از ویژگیهایش این است که بتواند پروازهای بلند و پوشش دهنده را در تامین پوشش هوایی ناوگان هم داشته باشد، از همه جهات باید به این هواپیما نگاه کنید و فقط به صرف یک بُعد آن را نبینید.منبع مطلب : www.khabaronline.ir
اگر تحریمها نبود...
نقش آیتالله خامنهای در خودکفایی نیروهای مسلح/گفت گروهی تصمیم دارند که در اوج جنگ، از انگلیسیها رادارهای «مارتلو» بخرند. اولاً انگلیس، پشت سر صدام است. بنابراین هرچه هم از آنها بخریم، تمام اطلاعات را به عراق میدهند. ضمناً با پولی که میدهند، میتوان روی تهران سقف زد! آن مسئول وقتی خدمت آیتالله خامنهای رسید و موضوع را برای ایشان بازگو کرد...
نقش آیتالله خامنهای در خودکفایی نیروهای مسلح
اگر تحریمها نبود...
|نقش آیتالله خامنهای در خودکفایی نیروهای مسلح|
«هر روز ما در جنگ برکتی داشتهایم که در همه صحنهها از آن بهره جستهایم.» این جمله از بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران نشان میدهد که جنگ تحمیلی علیرغم همهی سختیها، محنتها و غمها بشارتهایی فراوانی نیز داشته است. در میان این برکات، خودکفایی در نیروهای مسلح از درخشندگی خاصی برخوردار است. با توجه به نظام وابستهی ارتش در اوایل انقلاب، عدم خودباوری برخی مدیران و فرماندهان ارشد، جوان بودن سپاه و عدم تجربه کافی در این زمینه و با توجه به تحریمهای صورتگرفته از سوی نظام استکباری، پیشرفتهای نظامی ما در زمینهی خودکفایی برای خیلی از ناظران داخلی و خارجی غیر قابل باور است. در ادامه، صحبتهای سرهنگ نوروزی را میخوانید از همافران بازنشسته که در اوایل انقلاب، در دفتر مشاورهی نظامی امام(ره) مشغول به خدمت بوده است. او از جرقههای خودکفایی در ارتش و نقش آیتالله خامنهای در این زمینه میگوید.
جرقههای خودکفایی
همزمان با تأسیس انجمنهای اسلامی ارتش که در همان اوایل انقلاب و با دستور آیتالله خامنهای شکل گرفت، رهبر معظم انقلاب بر خوداتکایی و خودکفایی تأکید بسیاری نمودند و بر ایجاد بستر مناسب برای انجام کارهای مطلوب در تولید و تعمیر تجهیزات ارتش سفارش نمودند. برادر عزیزمان جناب آقای عطاءالله بازرگان که عضو انجمن پایگاه سوم (پایگاه شهید نوژه) بود، یک روز به انجمن اسلامی مرکزی آمد و با هم صحبت کردیم.
آقای بازرگان مطرح کرد که با رفتن آمریکاییها خیلی از قطعات نمیرسد. آن زمان و بعد از قضیهی تسخیر لانهی جاسوسی کاملاً در تحریم بودیم. ایشان مطرح کرد که ما میتوانیم بر اساس سفارش آیتالله خامنهای و با کمک متخصصان خودمان، بعضی از این قطعات را تعمیر کنیم. بنابراین اجازه ندهیم که هواپیماها زمینگیر شوند. ایشان برای این کار طرحی داشت. با توجه به ارادت و سابقهی آشنایی که بنده خدمت حضرت آقا داشتم؛ من و آقای بازرگان خدمت ایشان در ستاد مشترک رفتیم. ایشان در آن زمان مسئول دفتر مشاورت نظامی حضرت امام(ره) بودند.
البته ایشان آقای بازرگان را به عنوان عضو انجمن اسلامی پایگاه سوم میشناختند. وقتی آقای بازرگان این طرح را مطرح کرد، حضرت آقا خیلی پسندیدند. آقای بازرگان کاغذ بسیار بزرگی را که سازماندهی این طرح به اسم تحقیقات فنی بود، پهن کرد و توضیح داد. مقام معظم رهبری طرح را پسندیدند و نامهای به تیمسار باقری، فرمانده وقت نیروی هوایی نوشتند و آقای بازرگان را معرفی کردند و اینکه از این طرح حمایت کنند و این طرح را اجرا کنند و گزارش پیشرفت کار را ارائه دهند.
حتی برای گرفتن اتاق و خط تلفن داخلی هم دچار مشکل بودیم. البته با وجود اینگونه ضعفها، پشتیبانی قوی آیتالله خامنهای را داشتیم و این پشتیبانی قوی به ما جرأت میداد که با وجود مخالفتها بایستیم.
ماجرای خرید نظامی از انگلیسمن در دفتر مشاورت حضرت امام(ره) بودم و آنجا کار میکردم. یک روز یکی از مسئولان با من تماس گرفت و گفت کار واجبی دارم. من به دفتر او رفتم و گفت که میدانی چه اتفاقی در حال وقوع است؟ گروهی تصمیم دارند که در اوج جنگ، از انگلیسیها رادارهای «مارتلو» بخرند. اولاً انگلیس، پشت سر صدام است. بنابراین هرچه هم از آنها بخریم، تمام اطلاعات را به عراق میدهند. ضمناً با پولی که به انگلیس میدهند، میتوان روی تهران سقف زد! چنین مصیبتی دارد در مقابل رادارهای «ایدیاس4» (ADS4) که نیروهای داخلی مشغول تعمیر و راهاندازی آنها بودند، اتفاق میافتاد.
آلبوم تصاویر
با حمایت آیتالله خامنهای در آن زمان نیروها داشتند رادارهای ADS4 را تعمیر میکردند. ایشان حتی در نماز جمعه فرمودند که رزمندگان ما دارند رادارهای (ADS4) را راه میاندازند. آنها برای اینکه این رادارها راه نیفتد، داشتند رادارهای «مارتلو» را میخریدند. نیروهای جهاد خودکفایی میگفتند که صبر کنید تا ما اینها را راه بیندازیم. آن مسئول وقتی خدمت آیتالله خامنهای رسید و موضوع را برای ایشان بازگو کرد، ایشان ضمن مخالفت شدید با این خرید، دستور دادند تا تمام اعضای آن گروه بازنشسته شوند.
مشکلات نظام وابستهبا توجه به آن نظام اداری و سازماندهی نیروی هوایی که کاملاً وابسته به خارج بود و توسط مستشاران خارجی اداره میشد، برای نیرو خیلی سنگین بود که یک مرکز تحقیق را در ستاد نیروها راه بیندازد. یعنی اصلاً ساختار اجازه نمیداد، چون همهی مقرارت و قوانین سازمان و همهی ارتباطات سازمانها با هم تعریف شده بود. بنابراین هیچ جایگاهی برای شروع چنین کاری تصور نمیشد. از همان ابتدا این طرح تحریم شد. حتی برای گرفتن اتاق و خط تلفن داخلی هم دچار مشکل بودیم. البته با وجود اینگونه ضعفها، پشتیبانی قوی آیتالله خامنهای را داشتیم و این پشتیبانی قوی به ما جرأت میداد که با وجود مخالفتها بایستیم.
پس از اینکه آیتالله خامنهای رئیسجمهور شدند، ما خیلی قدرت گرفتیم. جریان خودکفایی هنوز متمرکز نبود، اما در بخشهای مختلف نیروی هوایی، دوستان متعهد ما، خلبانان و فنیها، دست به این کار زده بودند. در پدافند بهخاطر آن مشکلاتی که با رادارها داشتیم، بحث رادار (ADS4) مطرح بود. دستگاههایی که آمریکاییها آورده بودند، که احتمالاً هشت دستگاه بود، فقط یک دستگاه و آن هم نه به صورت کامل، در سایت کرج راه افتاده بود و بقیه در انبارها مانده بود. نیروهای آنجا شروع به راهاندازی آنها کرده بودند. در پایگاه سوم نیز آقای بازرگان شروع به تعمیر قطعات کرده بود، اما اینها هیچ تمرکزی نداشتند. هیچ مرکزیتی که از آنجا هدایت و حمایت شوند و بودجه تعریف شود، وجود نداشت. واقعاً مبارزهی شدیدی بود. من نمیتواتم تصویر آن ایام را برای شما توضیح بدهم. بعضی از فرماندهان و حتی فرماندهان حزباللهی نیروها را طوری بار آورده بودند که آنها باور نداشتند که میتوانیم رادار تعمیر کنیم، میتوانیم هواپیما تعمیر کنیم و قطعه تعمیر کنیم. چنین فرهنگی وجود داشت.
ما اغلب در پایگاههای استعمارگران انگلیسی و آمریکایی و اسرائیلی تربیت شده بودیم و آنها به ما خط داده بودند. به گونهای ما را شستوشوی مغزی داده بودند که حتی حزباللهیترین فرماندهان که خیلی معتقد و نمازخوان هم بودند، باور نمیکردند که ما بتوانیم قدمی برداریم. از یک طرف، نیروهای فنی که خودشان دستاندرکار بودند و آمریکاییها به آنها اجازه نداده بودند که کاری انجام بدهند، عقدهای داشتند که بتوانند کاری انجام دهند. وقتی این محدودیت برداشته شد، نیرو و فکرشان آزاد شده بود و به خاطر انقلاب، جرأت پیدا کردند که خیلی از آن طرحهایی را که اجازهی اجرا نداشتند، اجرا کنند.
بچه ها کسی جواب رو میدونه ؟