قاتل امام پنجم
مهدی
بچه ها کسی جواب رو میدونه ؟
قاتل امام پنجم را از این سایت دریافت کنید.
محمد باقر
محمد باقر
از ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد
«محمدباقر» به اینجا تغییرمسیر دارد. برای دیگر کاربردها محمدباقر (ابهامزدایی) را ببینید.
محمدباقر
خوشنویسی نام «محمد الباقر» به خط ثلث در مسجد النبی، مدینه
زادهٔ ۱ رجب یا ۳ صفر سال ۵۷ پس از هجرت
مدینه
درگذشت ۷ ذی الحجه سال ۱۱۴ پس از هجرت
مدفن قبرستان بقیع، مدینه
دیگر نامها ابوجعفر
سالهای فعالیت ۱۹ سال
(سال ۹۵ تا ۱۱۴ پس از هجرت)
عنوان باقرالعلوم شاکر صابر هادی پس از سجاد پیش از جعفر صادق مکتب امام شیعیان
همسر(ها) ام فروه، فرزند قاسم بن محمد بن ابیبکر
فرزندان جعفر صادق، ابراهیم، علی، عبدالله، زینب، ام سلمه
والدین علی بن الحسین (پدر)
فاطمه بنت حسن (مادر)
محمد بن علی الباقر (به عربی: ؛ ۳ صفر یا ۱ رجب ۵۷ هجری قمری / ۱۶ دسامبر ۶۷۶ یا ۱۰ مهٔ ۶۷۷ میلادی – ۷ ذیحجهٔ ۱۱۴ هجری قمری / مهٔ ۷۳۲ میلادی) معروف به باقر و باقرُالْعُلوم پنجمین امام شیعه امامیه پس از پدرش سجاد و پیش از پسرش جعفر صادق است. کنیهاش «ابوجعفر» است. مادرش، فاطمه بنت حسن دختر حسن مجتبی است؛ و بنابراین او اولین امام شیعه، از نسل هر دو نوهٔ پیامبر، حسن و حسین است.زندگی محمد باقر مصادف با حکومت ده تن از خلفای اموی به نامهای معاویه، یزید بن معاویه، معاویه بن یزید، مروان بن حکم، عبدالملک بن مروان، ولید بن عبدالملک، سلیمان بن عبدالملک، عمر بن عبدالعزیز، یزید بن عبدالملک و هشام بن عبدالملک بود. محمد باقر در سالهای آخر حیاتِ معاویه، مصادف با زمانی که معاویه میکوشید برای فرزندش، یزید بیعت بگیرد، در مدینه بهدنیا آمد. بهنوشتهٔ یعقوبی محمد در سن کودکی در نبرد کربلا حضور داشتهاست. در کودکی و نوجوانی شاهدِ دومین جنگ داخلی مسلمانان بر سر کسب خلافت بود؛ و همزمان پدرش، زینالعابدین را میدید که خود را از این اتفاقات کنار کشیدهاست. دوران حکومتِ عمر بن عبدالعزیز که دوران برداشته شدنِ فشارها از روی شیعیان و بازگرداندن فدک به اهل بیت بود، در واقع زمان شروعِ جدی تدریس محمد باقر و مکتوب شدن احادیث بهحساب میآید. در حکومت هشام بن عبدالملک، بهدنبال دفاعِ جعفر صادق از امامت پدرش در مراسم حج، خلیفه که به آنان مظنون شده بود، جعفر صادق و محمد باقر را به دمشق احضار کرد و در مهمانی بزرگی که ترتیب داده بود، با وادار کردن محمد به شرکت در مسابقهٔ تیراندازی، سعی داشت او را تحقیر کند. قیام زید بن علی، برادرِ محمد، که منجر به تمایل برخی شیعیان به سمت او و تشکیل مذهب زیدیه شد، یکی دیگر از حوادث دوران او بود. قیامی که منجر به شکست و کشته شدنِ زید شد. اما زیدیه، بهعنوان یکی از فرقههای شیعه، همچنان باقی ماند. محمد باقر در سال ۱۱۴ ه.ق در مدینه درگذشت و در قبرستان بقیع به خاک سپرده شد. علت درگذشتش را مسمومیت بهدستور هشام بن عبدالملک میدانند.
دوران محمد باقر دوران شروع تدریس نظاممندِ فقه و عقاید شیعهٔ امامیه است. این دوران توسط فرزندش ،صادق در اوج خود قرار گرفت. محمد باقر شاگردان زیادی داشت و با اینکه در مدینه سکونت داشت، بیشترین شاگردانش کوفی بودند. بعد از کوفه از بصره و شام و مکه میتوان نام برد. ، «اَلْمناسِک»، و «رسالهٔ جُعفی» بخشی از سخنان باقر است که توسط شاگردانش گردآوری شدهاست. روایات و سخنان فراوانی از محمد باقر نیز نقل شدهاست. محمد بن علی بهعنوان رهبر دینی، مورد احترام شیعیان، و بهعنوان فقیه و عالم بزرگ اسلامی، مورد احترام اهل سنت است.
تبار
تبار محمد باقر هم از جانب مادر و هم پدر به محمد، پیامبر اسلام، میرسد.[۱] پدرش علی بن حسین، ملقّب به سَجّاد، امام چهارم شیعیان، است و در بین سالها ۳۸ تا ۹۵ ه.ق زندگی میکرد.[۲] مادرِ باقر، فاطمه اُمِّ عبدالله است. فاطمه، فرزند حسن مجتبی، امام دوم شیعیان بود. بدین ترتیب، باقر هم از سمت مادر و هم از سوی پدر از نسل علی بن ابیطالب، امام اول شیعیان و خلیفهٔ چهارم، است.[۳] ازاینرو دربارهٔ باقر گفته میشود علویای بود که از دو سو علوی بود و فاطمیای بود که از دو سو فاطمی بود.[۴]
نهفتن نبو
شجرهنامهٔ محمد باقر
محمد
علی بن ابیطالب فاطمه زهرا
حسین بن علی حسن مجتبی
سجاد فاطمه بنت حسن
محمد باقر
ام فروه ام حکیم ام ولد
جعفر صادق عبدالله ابراهیم عبیدالله علی زینب ام سلمه
گسترش نیاکان محمد باقر
نام و القاب
راویانِ شیعه اغلب از محمد باقر با کنیهٔ «ابوجعفر» یاد میکنند و برای اینکه با محمد تقی — که او هم ابوجعفر نامیده میشد — اشتباه نشود، امامِ نهم را بهنام «ابوجعفر ثانی» خطاب میکنند.[۵] لقبِ «باقر» — که درواقع مُخَفَّفِ «باقِرُ الْعِلم»[یادداشت ۱] است — بیانگر موقعیت محمد باقر بهعنوان یک عالمِ برجستهٔ دینی است.[۶] برای محمد باقر القاب متعددی از جمله «شاکر» و «هادی» نیز گزارش شده است.[۷]
باقرالعلوم
لقبِ باقر از «باقرالعلوم» بهمعنای «شکافندهٔ علم» گرفته شدهاست. بهعقیدهٔ ابن خَلدون، مورخ اهل سنت، وی لقبِ باقر را بهخاطر فراوانیِ دانشی که اندوخته بود، کسب کردهاست. بهنظر یعقوبی، مورخ شیعی، او بدین خاطر «باقر» لقب گرفت چراکه علم را شکافت و به عمقش دست یافت.[۸] ایتان کُلبِرگ در مقالهای در ، دو معنی برای باقر مطرح میکند: «کسی که علم را میشکافد» (یعنی آن را روشن میسازد)؛ و «کسی که علمِ فراوان دارد». کلبرگ بهنقل از ابن بابِوَیْهْ، مُحَدِّثِ شیعه، به حدیثی از پیامبر اسلام اشاره میکند که گفتهاست: «در تورات از باقر با همین لقب یاد شدهاست».[۹] بهنقل از ، او را باقر مینامیدند چراکه دانش را میشکافت، از اصل و ریشههایش آگاهی داشت، و شاخهها و شعبههایش را آشکار میکرد، و علم بزرگی داشت.[۱۰]
روایت است که محمد، پیامبر اسلام، به جابِر بن عبدالله انصاری خبر داده بود که جابر آنقدر زنده خواهد ماند تا فرزندش را — که همنام اوست — ببیند.[۱۱] برای شیعیان، باقرالعلم عنوانِ عادی نبود؛ آنان معتقدند این عنوان توسط پیامبر اسلام به او داده است. بهگفتهٔ شیخ کُلَیْنی، محدّث شیعی، جابر تنها صَحابیِ زندهٔ پیامبر، عادت داشت در مسجد بنشیند و صدا بزند: یا «باقرالعلم! یا باقرالعلم!». اهل مدینه گمان بر یاوهگوییِ جابر میبردند، اما جابر به آنان گفتهٔ پیامبر را یادآوری میکرد.[۱۲] دربارهٔ نحوهٔ دیدار جابر با محمد باقر، کلینی روایت میکند روزی جابر از مقابل مکتبخانهای عبور میکرد و باقر را که هنوز کودکی بیش نبود، در آنجا دید و به او نزدیک شد تا ویژگیهایی را که از زبان پیامبر شنیده بود، در او پیدا کند. جابر نامش را پرسید و پس از آنکه نشانهها را در او دید، سرش را بوسید و سلام پیامبر را به او رساند.[۱۳][۱۴] قاضی نُعمان، محدثِ اسماعیلی، و طَبَری، محدث اهل سنت، این روایت را متفاوت از کلینی نقل میکنند اما در هر سهٔ این روایات، جابر با باقر ملاقات میکند و سلام پیامبر را به او میرساند. از ابن عِنَبه روایت شدهاست که وقتی زِید، برادرِ باقر، نزد هُشام بن عَبدُالْمَلِک رفت، هشام از زید دربارهٔ برادرش «بقره» پرسید که منظورش باقر بود. زید در دفاع از برادرش، خلیفه را سرزنش کرد که پیامبر برادرش را باقر نامید، اما هشام بقره میخواند؛ و اینکه پیامبر در قیامت جوابِ این جسارت او را خواهد داد. بهعقیدهٔ اَرْزینا لالانی، از این روایت پیداست که باقر نه تنها در زمان حیاتش به این لقب معروف بوده، بلکه در زمان پیامبر — که او را باقر نامیده — معروف به این لقب بودهاست.[۱۵] ابن عِماد، ابن خَلِّکان، صَفْدی و ذَهَبی، مورخان و محدثانِ اهل سنت، در توضیحِ لفظِ باقر به دانشِ فراوانِ محمد باقر و شناختش از ریشه و درونِ دانش اشاره کردهاند.[۱۶]
قاتل باقرالعلوم که بود/ وصیت ۱۰ ساله امام باقر در منا
درباره چگونگی شهادت شکافنده علوم، متأسفانه جزئیات اندکی به دست ما رسیده است اما اکثر روایات و مورخین بر مسمویت آن حضرت توسط «ابراهیم بن ولید» و به فرمان هشام بن عبدالملک اتفاق نظر دارند.
قاتل باقرالعلوم که بود/ وصیت ۱۰ ساله امام باقر در منا
درباره چگونگی شهادت شکافنده علوم، متأسفانه جزئیات اندکی به دست ما رسیده است اما اکثر روایات و مورخین بر مسمویت آن حضرت توسط «ابراهیم بن ولید» و به فرمان هشام بن عبدالملک اتفاق نظر دارند.
به گزارش شیرازه، امام محمد باقر(ع) پنجمین اختر تابناک آسمان امامت و ولایت در هفتم ذیالحجه سال 114 هجری قمری، شربت شهادت را سر کشید و به دیدار پروردگار خویش شتافت.
درباره چگونگی شهادت شکافنده علوم، متأسفانه جزئیات اندکی به دست ما رسیده است، و دشمنیها با شیعیان، سختگیریها علیه اهلبیت، عدم اهتمام به ثبت تاریخ، نبود امکانات لازم و ... موجب شده درباره شهادت امام محمدباقر(ع) اطلاعات زیادی در دست نیست. لذا گفته شده:
شهادت امام محمد باقر(ع) در ایام خلافت هشام بن عبدالملک بود و گفته شده ابراهیم بن ولید بن عبدالملک بن مروان، امام باقر(ع) را به زهر، شهید کرده و احتمالاً به امر هشام بوده است. (1)
ابن شهر آشوب نقل کرده، شهادت امام باقر(ع) به دست ابراهیم بن ولید بود که به واسطه زهر، امام را مسموم کرده است.(2) همین قول را علامه مجلسی نیز نقل فرموده است. (3)
بعضی فقط شهادت امام باقر(ع) را به دست بنی امیه نقل کردهاند که امام را مسموم نمودهاند، همانطور که پدر بزرگوارشان امام سجاد(ع) را مسموم نمودهاند.(4) بحرانی نیز ضمن نقل شهادت امام توسط بنی امیه، نسبت شهادت را به فرد دیگری از مأموران، نسبت میدهد. (5)
وصیتهای امام باقر(ع) چه بود؟
امام باقر (ع) به پسرش امام صادق (ع) وصیّت کرد و فرمود: «مرا در لباسى که روز جمعه با آن نماز مىخواندم، کفن کن، و عمّامهام را بر سرم بپیچ و قبرم را چهار گوش کن و به اندازه چهار انگشت از زمین، بلند گردان، هنگام دفن، بندهاى کفنم را باز کن».
روایت شده: امام صادق(ع) فرمود: «پدرم در وصیّت خود نوشت: او را در سه جامه کفن نمایم، یکى از آنها روپوشى بود که آن حضرت در روز جمعه با آن نماز مىخواند، و دیگرى جامهاى بود و سوّمى پیراهن بود».
من به پدرم عرض کردم: این مطلب را چرا مىنویسى؟ (نیاز به نوشتن نیست)، فرمود: از آن مىترسم که مردم در مورد تکفین من با تو ستیز کنند، اگر آنها گفتند پدرت را با چهار یا پنج کفن تکفین کن، سخن آنها را گوش نکن! عمّامهام را بر سرم بپیچ، و عمّامه جزء کفن به شمار نمىآید، بلکه کفن آن است که بدن به آن پیچیده شود.
همچنین روایت شده که امام صادق (ع) فرمود: پدرم به من فرمود: «اى جعفر! فلان مبلغ از اموال مرا وقف گریهکنندگان کن، تا 10 سال در سرزمین منا، هنگام اعمال منا (در حجّ) براى من گریه کنند».
همچنین نقل شده: امام باقر (ع) هشت درهم براى مراسم عزادارى خود، وصیّت کرد، و آن حضرت، این کار را از «سنّت» مىدانست، زیرا پیامبر اکرم صلّى الله علیه و آله (در ماتم شهادت جعفر طیّار) فرمود: «براى آل جعفر، غذا تهیه کنید، زیرا آنها به عزادارى اشتغال دارند». (6)
*پینوشتها:
1. شیخ عباس قمی، منتهی الامال، قم، نشر هجرت، 1375ش، ج2.
2. شهر آشوب، محمد بن علی، مناقب آل ابی طالب، قم، انتشارات علامه، ج4.
3. مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، بیروت، نشر وفاء، ج46.
4. مؤمن شبلنجی، حسین، نور الابصار فی مناقب آل النبی المختار، قم، نشر ذوی القربی، چاپ اول، 1384، ج2.
5. بحرانی، محمد بن احمد، وفاه امام محمد باقر(ع)، نجف، نشر مکتب حیدریه، ص51.
6. شیخ عباس قمی، نگاهى بر زندگى چهارده معصوم علیهمالسلام، ص 224
فارس
بچه ها کسی جواب رو میدونه ؟