این سایت سعی دارد سایت های برتر سراسر ایران را معرفی کند ما با نمایش دادن پیش نمایشی از سایت، کاربران را به دیدن کامل مطالب سایت های معرفی شده دعوت میکنیم فلذا هیچ لینک، عکس، و متنی از سایت های معرفی شده کپی نمیشود.

    ما انقلاب کردیم یا انقلاب ما را

    مهدی

    بچه ها کسی جواب رو میدونه ؟

    ما انقلاب کردیم یا انقلاب ما را را از این سایت دریافت کنید.

    مهدی اخوان ثالث

    مهدی اخوان ثالث مهدی اخوان ثالث (زاده اسفند ۱۳۰۷ ، مشهد - درگذشته ۴ شهریور ۱۳۶۹ ، تهران ) شاعر پرآوازه و موسیقی‌پژوه ایرانی است.

    ادبیات سوم راهنمایی

    ادبیات سوم راهنمایی مهدی اخوان ثالث

    مهدی اخوان ثالث

    مهدی اخوان ثالث (زاده اسفند ۱۳۰۷، مشهد- درگذشته ۴ شهریور ۱۳۶۹، تهران) شاعر پرآوازه و موسیقی‌پژوه ایرانی است. تخلص وی در اشعارش «م. امید» بود.

    اخوان ثالث در شعر کلاسیک ایران توانمند بود. وی به شعر نو گرایید او آثاری دلپذیر در هر دو نوع شعر به جای نهاده است. همچنین او آشنا به نوازندگی ‌تار و مقام‌های موسیقیایی بوده‌است.

    تبار

    پدر او که علی نام داشت، یکی از سه برادری بود که با انقلاب ۱۹۱۷ روسیه به ایران آمد و شناسنامه ایرانی گرفت، از این رو آنان نام خانوادگیشان را به معنی برادران سه‌گانه گذاشتند.

    زندگی

    مهدی اخوان ثالث در سال ۱۳۰۷ در توس نو مشهد چشم به جهان گشود.

    در مشهد تا دوره متوسطه ادامه تحصیل داد.

    از نوجوانی به شاعری روی آورد و در آغاز قالب شعر کهن را برگزید.

    در سال ۱۳۲۶ دوره هنرستان مشهد رشته آهنگری را به پایان برد و همان جا در همین رشته آغاز به کار کرد. در آغاز دههٔ بیست زندگیش به تهران آمد و پیشهٔ آموزگاری را برگزید.

    اخوان چند بار به زندان افتاد و یک بار نیز به حومه کاشان تبعید شد.

    در سال ۱۳۲۹ بادختر عمویش ایران (خدیجه) اخوان ثالث ازدواج کرد.

    در سال ۱۳۳۳ برای دومین بار به اتهام سیاسی زندانی شد.

    پس از آزادی از زندان در ۱۳۳۶ به کار در رادیو پرداخت و مدتی بعد به تلویزیون خوزستان منتقل شد.

    در سال ۱۳۵۳ از خوزستان به تهران بازگشت و این بار در رادیو و تلویزیون ملی ایران به کار پرداخت.

    در سال ۱۳۵۶ در دانشگاه‌های تهران، ملی و تربیت معلم به‌تدریس شعر سامانی و معاصر روی آورد.

    در سال ۱۳۶۰ بدون حقوق و با محرومیت از تمام مشاغل دولتی بازنشسته (بازنشانده) شد

    در سال ۱۳۶۹ به دعوت خانه فرهنگ آلمان برای برگزاری شب شعری از تاریخ ۴ تا ۷ آوریل برای نخستین بار به خارج رفت و سرانجام چند ماهی پس از بازگشت از سفر در چهارم شهریور ماه همان سال از دنیا رفت طبق وصیت وی در توس در کنار آرامگاه فردوسی به خاک سپرده شد.

    از او ۴ فرزند به‌جای مانده است.

    شاعری و سیاست

    مهدی اخوان ثالث نخستین دفتر شعرش را با عنوان ارغنون در سال ۱۳۳۰ منتشر کرد.

    اگرچه اخوان در دهه بیست فعالیت شعری خود را آغاز کرد، اما تا زمان انتشار دومین دفتر شعرش، زمستان، در سال ۱۳۳۶، در محافل ادبی آن روزگار شهرت چندانی نداشت.

    با اینکه نخست به سیاست گرایش داشت ولی پس از رویداد ۲۸ مرداد از سیاست تا مدتی روی گرداند. چندی بعد با نیما یوشیج و شیوهٔ سرایندگی او آشنا شد. شاهکار اخوان ثالث شعر زمستان است.

    رهبر ایران گفته‌است :«پس از انقلاب به اخوان تلفن کردم و گفتم بیایید توی میدان و با شعر، با زبان، از انقلاب حمایت کنید.» اخوان پاسخ می‌دهد: «ما همیشه بر سلطه بوده‌ایم نه با سلطه». چند روز پس از رد پیشنهاد خامنه‌ای چند نفر در خیابان راه بر اخوان می‌بندند و او را به شدت کتک می‌زنند. حقوق بازنشستگی اخوان نیز قطع می‌شود. خامنه‌ای در یکی از خطبه‌های نماز جمعه خود اخوان را «هیچ» خطاب کرد و اخوان شعری با مطلع «هیچیم و چیزی کم» در پاسخ به او سرود.[۴]

    سبک‌شناسی

    مهارت اخوان در شعر حماسی است. او درونمایه‌های حماسی را در شعرش به کار می‌گیرد و جنبه‌هایی از این درونمایه‌ها را به استعاره و نماد مزین می‌کند.

    به گفته برخی از منتقدان، تصویری که از م. امید در ذهن بسیاری به جا مانده این است که او از نظر شعری به نوعی نبوت و پیام‌آوری روی آورده ـ(تعریف شعر از نظر اخوان: شعر محصول بیتابی انسان در لحظاتی است که در پرتو شعور نبوت قرار می‌گیرد)ـ و از نظر عقیدتی آمیزه‌ای از تاریخ ایران باستان و آراء عدالت‌خواهانه پدید آورده‌است و در این راه گاه ایران‌دوستی او جنبه نژادپرستانه پیدا کرده‌است.

    اما اخوان این موضوع را قبول نداشت و در این باره گفته‌است: «من به گذشته و تاریخ ایران نظر دارم. من عقده عدالت دارم، هر کس قافیه را می‌شناسد، عقده عدالت دارد، قافیه دو کفه ترازو است که خواستار عدل است.... گهگاه فریادی و خشمی نیز داشته‌ام.»

    شعرهای اخوان در دهه‌های ۱۳۳۰ و ۱۳۴۰ شمسی روزنه هنری تحولات فکری و اجتماعی زمان بود و بسیاری از جوانان روشنفکر و هنرمند آن روزگار با شعرهای او به نگرش تازه‌ای از زندگی رسیدند. مهدی اخوان ثالث بر شاعران معاصر ایرانی تاثیری عمیق دارد.

    هنر اخوان در ترکیب شعر کهن و سبک نیمایی و سوگ او بر گذشته مجموعه‌ای به وجود آورد که خاص او بود و اثری عمیق در هم‌نسلان او و نسل‌های بعد گذاشت. [۳]

    اخوان از نگاه دیگران

    مهدی اخوان ثالث

    جمال میرصادقی، داستان‌نویس و منتقد ادبی در باره اخوان گفته‌است: من اخوان را از آخر شاهنامه شناختم. شعرهای اخوان جهان‌بینی و بینشی تازه به من داد و باعث شد که نگرش من از شعر به کلی متفاوت شود و شاید این آغازی برای تحول معنوی و درونی من بود.

    نادر نادر پور، شاعر معاصر ایران که در سال‌های نخستین ورود اخوان به تهران با او و شعر او آشنا شد معتقد است که هنر م. امید در ترکیب شعر کهن و سبک نیمایی و سوگ او بر گذشته مجموعه‌ای به وجود آورد که خاص او بود و اثری عمیق در هم نسلان او و نسل‌های بعد گذاشت.

    نادرپور گفته‌است: «شعر او یکی از سرچشمه‌های زلال شعر امروز است و تاثیر آن بر نسل خودش و نسل بعدی مهم است. اخوان میراث شعر و نظریه نیمایی را با هم تلفیق کرد و نمونه‌ای ایجاد کرد که بدون اینکه از سنت گسسته باشد بدعتی بر جای گذاشت. اخوان مضامین خاص خودش را داشت، مضامینی در سوگ بر آنچه که در دلش وجود داشت - این سوگ گاهی به ایران کهن بر می‌گشت و گاه به روزگاران گذشته خودش و اصولا سرشار از سوز و حسرت بود- این مضامین شیوه خاص اخوان را پدید آورد به همین دلیل در او هم تاثیری از گذشته می‌توانیم ببینیم و هم تاثیر او را در دیگران یعنی در نسل بعدی می‌توان مشاهده کرد.» [۳]

    اما خود اخوان زمانی گفت نه در صدد خلق سبک تازه‌ای بوده و نه تقلید، و تنها از احساس خود و درک هنری اش پیروی کرده: «من نه سبک شناس هستم نه ناقد... من هم از کار نیما الهام گرفتم و هم خودم برداشت داشتم. در مقدمه زمستان گفته‌ام که می‌کوشم اعصاب و رگ و ریشه‌های سالم و درست زبانی پاکیزه و مجهز به امکانات قدیم و آنچه مربوط به هنر کلامی است را به احساسات و عواطف و افکار امروز پیوند بدهم یا شاید کوشیده باشم از خراسان دیروز به مازندران امروز برسم....»

    هوشنگ گلشیری، نویسنده معاصر ایرانی مهدی اخوان ثالث را رندی می‌داند از تبار خیام با زبانی بیش و کم میانه شعر نیما و شعر کلاسیک فارسی. وی می‌گوید تعلق خاطر اخوان را به ادب کهن هم در التزام به وزن عروضی و قافیه بندی، ترجیع و تکرار می‌توان دید و هم در تبعیت از همان صنایع لفظی قدما مانند مراعات النظیر و جناس و غیره.

    منبع مطلب : mahdimaleki-adabiat.blogfa.com

    " ما انقلاب کردیم ، یا انقلاب ما را؟ "

    «ملّت ايران عادت کرده اشخاص را عوض کند، عنوان‌ها را عوض کند، ولی همچنان استبداد بماند.» «مهندس بازرگان» ما انقلاب كرديم يا انقلاب ما را ؟! ياد، آن زمان كه

    " ما انقلاب کردیم ، یا انقلاب ما را؟ "

    «ملّت ايران عادت کرده اشخاص را عوض کند، عنوان‌ها را عوض کند، ولی همچنان استبداد بماند.»

    «مهندس بازرگان»

    ما انقلاب كرديم يا انقلاب ما را ؟!

    ياد، آن زمان كه چندي /از شور انقلابي

    هرگز نبود يكدم /در ديده خواب ما را !

    « تا مرگ شاه خائن /نهضت ادامه دارد»

    گفتيم و از مسلسل /آمد جواب ما را !

    برديم ماديان ر ا /از بهر فحل دادن

    برعكس آرزوها /شد مستجاب ما را !

    كوني و كله‌قندي /داديم و بازگشتيم

    ديگر نماند وامي /از هيچ باب ما را

    گر انقلاب اين است /باري به ما بگوييد

    ما انقلاب كرديم /يا انقلاب ما را ؟!

    «مهدی اخوان ثالث»

    من نمی دونم والا خودتون قضاوت کنید

    « بهترين دوران ها بود

    بدترين دوران ها بود دوران خرد دوران بي خردي عصر ايمان عصر شك فصل نور بود و فصل تاريكي بهار اميد زمستان نوميدي

    آينده پيش روي ما بود

    ما همگي به سوي بهشت مي رفتيم

    راهي برخلاف جهنم را مي پيموديم

    سخن كوتاه ، دوراني بود بسيار شبيه به امروز.»

    کنون که دم زدی از ایده آل ، گویم راست / برای من دگر اینگونه زندگی بی جاست

    که گر بمیرم امروز ، بهتر از فرداست/ مرا ولیک یکی  ایده آل در دنیاست

    که سال ها پیِ وصلش نشسته ام به کمین

    یه فامیل داشتیم دیسک کمر داشت رفت حرم امام خمینی نذر کرد یک ماه بعد سرطان ریه گرفت مرد :|

    + نوشته شده در ساعت 4:6 توسط سروش هرکس  |

    منبع مطلب : bia2rab.blogfa.com

    میخواهید جواب یا ادامه مطلب را ببینید ؟
    مهدی 1 ماه قبل
    4

    بچه ها کسی جواب رو میدونه ؟

    برای پاسخ کلیک کنید