نگارش صفحه 71 کلاس پنجم
مهدی
بچه ها کسی جواب رو میدونه ؟
نگارش صفحه 71 کلاس پنجم را از این سایت دریافت کنید.
جواب نگارش صفحه 71 نگارش پنجم
در این نوشته با جواب نگارش صفحه 71 نگارش پنجم همراه شما هستیم.
جواب نگارش صفحه ۷۱ نگارش پنجم
افزودن به لیست علاقهمندی ها
haladars دی 28, 1401 دقیقه مطالعه
در این نوشته با جواب نگارش صفحه 71 نگارش پنجم همراه شما هستیم.
جواب نگارش صفحه 71 نگارش پنجم
یکی از متن های ناتمام زیر را انتخاب کنید و نوشته را ادامه دهید.1. با خود گفت: اگر دست باد، گیسوی درختان را شانه بزند و آن ها را پریشان کند، آنگاه …
2. با قامتی بلند و کشیده، سوار بر اسب از جادهی خاکی میان درختان می گذاشت …
3. روزی دست در دست عصای پدر بزرگ گذاشتم و آن مسیری را پیمودم، اوّل حس کردم عصا در دستم جا نمی گیرد ولی کم کم او دست مرا گرفت و …
4. من داشتم راهم را می رفتم که ناگهان برگی از درخت بر سرم افتاد، اوّل نفهمیدم که برگ است، فقط حس کردم چیزی به سرم برخورد کرد، دستی بر سرم کشیدم و …..
5. چند سالی بود او را می شناختم و می دانستم دوست قابل اعتمادی است؛ امّا نمی دانستم چه شد که به چنین کاری دست زد. حالا من مانده بودم که چگونه این مسئله را …
6. از راهی می گذشتم، صدایی توجّه مرا جلب کرد. ایستادم، بعد از چند ثانیه سکوت، به طرف صدا رفتم، به چاهی بر خوردم، صدای زوزهی سگ از درون چاه می آمد، نگاهی به اطراف انداختم و …
موضوع : سگ زخمی و گرفتار
کسی را در آن دور و ور ندیدم. همچنان صدای ناله و زوزهی سگ همچنان می آمد. ابتدا داخل چاه را دیدم، چاه خشک و بدون آب بود. رفتم تا چیزی پیدا کم تا بتوانم سگ را از چاه بیرون بکشم، چیزی را نیافتم. داخل ماشینم را گشتم و یک طناب پیدا کردم. آن را به داخل چاه انداختم، سگ آن را گرفت. هر چه تلاش کردم، نتوانستم آن را بالا بکشم. شگ وزن بالایی داشت. فکرم افتاد که طناب را به ماشین ببندم و آن را بالا بکشم. همین کار را کردم و سگ را بالا کشیدم. سگ زخمی، تشنه و گرسنه بود. او را سوار ماشین کردم و به بیمارستان رساندم
0 برچسبها :
گام به گام نگارش پنجم
جواب نگارش صفحه 71 پنجم انشا
جواب نگارش صفحه 71 پنجم,یکی از متن های ناتمام زیر را انتخاب کنید و نوشته را ادامه دهید صفحه 71 پنجم,انشا صفحه 71 نگارش پنجم,نگارش 5 درس 13 صفحه 71,مرجع انشا
جواب نگارش صفحه 71 پنجم
admin اکتبر 13, 2018 انشا, فارسی نوشتاری پنجم, انشا پایه پنجم ارسال دیدگاه 36,564 بازدید
جواب نگارش صفحه 71 پنجم
یکی از متن های ناتمام زیر را انتخاب کنید و نوشته را ادامه دهید صفحه 71 پنجم1- با خود گفت : اگر دست باد، گیسوی درختان را شانه بزند و آن ها را پریشان کند آنگاه…
2- با قامتی بلند و کشیده سوار بر اسب از جاده ی خاکی میان درختان می گذشت…
3- روزی دست در دست عصای پدربزرگ داشتم و آن مسیری را پیمودم
اول حس کردم عصا در دستم جا نمیگیرد ولی کم کم او دست مرا گرفت و …
4- من داشتم راهم را می رفتم که ناگهانی برگی از درخت بر سرم افتاد اول نفهمیدم که برگ است
فقط حس کردم چیزی به سرم برخورد کرد دستی بر سرم کشیدم و …
5- چند سالی بود او را می شناختم و می دانستم دوست قابل اعتمادی است
اما نمی دانستم چه شد که به چنین کاری دست زد حالا من مانده بودم که چگونه این مسئله را …
6- از راهی می گذشتم صدایی توجه مرا جلب کرد ایستادم بعد از چند ثانیه سکوت به طرف صدا رفتم به چاهی برخوردم
صدای زوزه ی سگ از درون چاه می آمد نگاهی به اطراف انداختم و …
موضوع : سگ زخمی و گرفتار.کسی را در آن دور و ور ندیدم.
همچنان صدای ناله و زوزه ی سگ می آمد.
ابتدا داخل چاه را دیدم چاه خشک و بدون آب بود.
رفتم تا چیزی پیدا کنم تا بتوانم سگ را از چاه بیرون بکشم.
چیزی را نیافتم.
داخل ماشینم را گشتم و یک طناب پیدا کردم.
آن را به داخل چاه انداختم سگ آن را گرفت.
هرچه تلاش کردم نتوانستم آن را بالا بکشم.
سگ وزن بالایی داشت.
فکرم افتاد که طناب را به ماشین ببندم و آن را بالا بکشم.
همین کار را کردم و سگ را بالا کشیدم.
سگ زخمی ، تشنه و گرسنه بود.
او را سوار ماشین کردم و به بیمارستان رساندم.
جواب نگارش صفحه 71 پنجم ادامه دادن نوشته متن های ناتمام زیر را انتخاب کنید و نوشته را ادامه دهید درس 13 صفحه 71 پنجمتوجه توجه توجه این مطلب کاملا اختصاصی بوده و هرگونه کپی برداری به هرنحوی از نظر ما اشکال دارد و حرام است.
بچه ها کسی جواب رو میدونه ؟