این سایت سعی دارد سایت های برتر سراسر ایران را معرفی کند ما با نمایش دادن پیش نمایشی از سایت، کاربران را به دیدن کامل مطالب سایت های معرفی شده دعوت میکنیم فلذا هیچ لینک، عکس، و متنی از سایت های معرفی شده کپی نمیشود.

    وصیت نامه ی شهید محسن حججی

    مهدی

    بچه ها کسی جواب رو میدونه ؟

    وصیت نامه ی شهید محسن حججی را از این سایت دریافت کنید.

    وصیت نامه شهید حججی

    وصیت شهید حججی : از ولایت فقیه غافل نشوید و بدانید من به یقین رسیدم که امام خامنه‌ای نائب بر حق امام زمان است.

    گشت و گذار سایبری

    وصیت نامه شهید حججی

    وصیت شهید حججی : از ولایت فقیه غافل نشوید و بدانید من به یقین رسیدم که امام خامنه‌ای نائب بر حق امام زمان است.

    به گزارش سرویس فضای مجازی خبرگزاری صدا و سیما؛ شهید مدافع حرم محسن حججی روز چهارشنبه با حضور پر شور مردم در تهران تشییع و سپس به اصفهان انتقال داده شده و روز پنجشنبه در شهر نجف آباد تشییع و تدفین شوند. در زیر وصیت نامه شهید محسن حججی همراه با دست نوشته ‌اش را می خوانید.

    وصیت نامه شهید حججی

    وصیت نامه شهید حججی

    وصیت نامه شهید حججی

    وصیت نامه شهید حججی

    وصیت نامه شهید حججی

    وصیت نامه شهید حججی

    وصیت نامه شهید حججی

    وصیت نامه شهید حججی

    وصیت نامه شهید حججی

    وصیت نامه شهید حججی

    وصیت نامه شهید حججی

    وصیت نامه شهید حججی

    قسمت اول وصیت نامه شهید محسن حججى

    برای بانوی صبر

    السلام ای بانوی سلطان عشق

    السلام ای بانوی صبر دمشق

    زیبنبِ دنیا و عقبیِ علی

    شرح مدح لافتی الا علی

    در مسیر شام غوغا کرده ایی

    شهر را آشوب برپا کرده ایی

    خطبه خواندی از غریبی حسین

    زنده کردی کربلا در عالمیین

    گر نبودی کربلایی هم نبود

    گریه و شور و نوایی هم نبود

    رنج هایی ست فراوان دیده ایی

    خیمه ها، غارت، سواران دیده ایی

    دیده بودی، حلق و چشم و حرمله

    گریه کردی پا به پای قافله

    بسم الله النور...

    صَلی الله علیک یا اُماه یا فاطمه الزهرا"سلام علیک"

    وَلاتَحسَبن الذینَ قُتلوا فی سَبیل الله اَمواتا، بَل احیاء عند رَبِهم یُرَزقون

    هرگز نمیمیرد آنکه دلش زنده شد به عشق ثبت است بر جدیده عالم دوام ما...

    چند ساعتی بیشتر به رفتن نمانده است، هرچه به زمان رفتن نزدیک تر می شوم قلبم بی تاب تر می شود...نمی دانم چه بنویسم و چگونه حس و حالم را بیان کنم...نمی دانم چگونه خوشحالی ام را بیان کنم و چگونه و با چه زبانی شکر خدای منان را به جای بیاورم...به حسب وظیفه چند خطی را به عنوان وصیت با زبان قلم می نویسم...نمیدانم چه شد که سرنوشت مرا به این راه پر عشق رساند... نمی دانم چه چیزهایی عامل آن شد...بدون شک شیر حلال مادرم، لقمه حلال پدرم و انتخاب همسرم و خیلی چیزهای دیگر در آن اثر داشته است...

    قسمت دوم وصیت نامه شهید محسن حججى

    عمریست شب و روزم را به عشق شهادت گذرانده ام... و همیشه اعتقادم این بوده و هست که با شهادت به بالاترین درجه ی بندگی میرسم...خیلی تلاش کردم که خودم را به این مقام برسانم اما نمی دانم که چقدر توانسته ام موفق باشم...چشم امیدم فقط به کرم خدا و اهل بیت است و بس امید دارم این رو سیاه پرگناه را هم قبول کنند و به این بنده ی بدِ پرخطا نظری از سر رحمت بنمایند...

    که اگر این چنین شد؛ الحمدالله رب العالمین...اگر روزی خبر شهادت این بنده حقیر سرا پا تقصیر را شنیدید؛ علت آن را جز کریمی و رحیمی خدا ندانید...اوست که رو سیاهی چون مرا هم می بخشد و مرا یاری می کند...

    همسر عزیزم زهرا جانم

    اگر روزی خبر شهادتم را شنیدی بدان به آرزویم که هدف اصلی ام از ازدواج با شما بود رسیدم و به خود افتخار کن که شوهرت فدای حضرت زینب شد...مبادا بی تابی کنی، مبادا شیون کنی، صبور باش و هر آن خودت را در محضر حضرت زینب بدان... حضرت زینب بیش از تو مصیبت دید.

    پدر عزیزم

    همیشه و در همه حال الگوى زندگی و مردانگی ام تو بوده و هستی، اگر روزی خبر شهادتم را دیدی، زمانی را در مقابل خود فرض کن که حسین بن علی در کنار جگر گوشه اش علی اکبر حاضر شد...داغ تو بیشتر از داغ اباعبدالله نیست... پس صبور باش پدرم، می دانم سخت است اما می شود...

    مادر عزیزم

    ام البنین علیهاالسلام 4جوان خود را فدای حسین و زینب کرد و خم به ابرو نیاورد.حتی زمانی که خبر شهادت پسرانش را به آن دادند باز از حسین سراغ گرفت؛ پس اگر روزی خبر شهادتم را شنیدی، همچون ام البنین صبورانه و با افتخار فریاد بزن که مرا فدای حسین و حضرت زینب کرده ای و مبادا با بی تابی خود دل دشمن را شاد کنید...

    قسمت سوم وصیت نامه شهیدمحسن حججى

    برادر عزیزم

    اگر روزی مرا در لباس شهادت دیدی آن لحظه ایی را به یاد بیاور که اباعبدالله بر بالین عباس ابن علی حاضر شد و داغ برادر کمرش را خم کرد...مبادا ناسپاسی کنی، مبادا به هدیه ایی که تقدیم اسلام کرده اید شک بیاورید...

    منبع مطلب : www.iribnews.ir

    وصیت نامه :: یادنامه شهید محسن حججی

    ۷ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «وصیت نامه» ثبت شده است - وبلاگی به یاد شهید محسن حججی، شهیدی که حجت زمانه ما شد ...

    یادنامه شهید محسن حججی

    یادنامه شهید محسن حججی وبلاگی به یاد شهید محسن حججی، شهیدی که حجت زمانه ما شد ...

    خانه زندگینامه خاطرات شعر تصویر فیلم صوت پوستر دست نوشته ها

    دنبال کنندگان ۵ نفر

    این وبلاگ را دنبال کنید

    کلمات کلیدی

    شهید حججی

    شهید

    شعر

    فیلم

    فیلم شهید حججی

    عکس

    آلبوم تصاویر

    وصیت نامه

    همسر شهید

    خاطره

    تشییع جنازه شهید حججی

    تشییع جنازه

    دست نوشته شهید حججی

    دست نوشته

    رهبر

    فرزند شهید

    محسن حججی

    شهید محسن حججی

    داعش

    فیلم اسارت شهید حججی

    مادر شهید

    صوت

    پیام شهید حججی

    اسارت شهید حججی

    اردوی جهادی

    زندگینامه

    وصیت نامه شهید حججی

    فیلم کامل

    مشهد

    تابوت شهید حججی

    ۷ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «وصیت نامه» ثبت شده است

    ۷ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «وصیت نامه» ثبت شده است وصیت نامه شهید حججی

    برای بانوی صبر

    السلام ای بانوی سلطان عشق

    السلام ای بانوی صبر دمشق

    زیبنبِ دنیا و عقبیِ علی

    شرح مدح لافتی الا علی

    در مسیر شام غوغا کرده ایی

    شهر را آشوب برپا کرده ایی

    خطبه خواندی از غریبی حسین

    زنده کردی کربلا در عالمیین

    گر نبودی کربلایی هم نبود

    گریه و شور و نوایی هم نبود

    رنج هایی ست فراوان دیده ایی

    خیمه ها، غارت، سواران دیده ایی

    دیده بودی، حلق و چشم و حرمله

    گریه کردی پا به پای قافله

    بسم الله النور...

    صَلی الله علیک یا اُماه یا فاطمه الزهرا"سلام علیک"

    وَلاتَحسَبن الذینَ قُتلوا فی سَبیل الله اَمواتا، بَل احیاء عند رَبِهم یُرَزقون

    هرگز نمیمیرد آنکه دلش زنده شد به #عشق

    ثبت است بر جدیده عالم دوام ما...

    چند ساعتی بیشتر به رفتن نمانده است، هرچه به زمان رفتن نزدیک تر می شوم قلبم بی تاب تر می شود...

    نمی دانم چه بنویسم و چگونه حس و حالم را بیان کنم...

    نمی دانم چگونه خوشحالی ام را بیان کنم و چگونه و با چه زبانی شکر خدای منان را به جای بیاورم...

    به حسب وظیفه چند خطی را به عنوان وصیت با زبان قلم می نویسم...

    نمیدانم چه شد که سرنوشت مرا به این راه پر عشق رساند... نمی دانم چه چیزهایی عامل آن شد...

    بدون شک شیر حلال مادرم، لقمه حلال پدرم و انتخاب همسرم و خیلی چیزهای دیگر در آن اثر داشته است...

    عمریست شب و روزم را به عشق شهادت گذرانده ام... و همیشه اعتقادم این بوده و هست که با شهادت به بالاترین درجه ی بندگی میرسم...

    خیلی تلاش کردم که خودم را به این مقام برسانم اما نمی دانم که چقدر توانسته ام موفق باشم...

    چشم امیدم فقط به #کرم_خدا و #اهل_بیت است و بس امید دارم این رو سیاه پرگناه را هم قبول کنند و به این بنده ی بدِ پرخطا نظری از سر رحمت بنمایند...

    که اگر این چنین شد؛🔅الحمدالله رب العالمین...

    اگر روزی خبر #شهادت این بنده حقیر سرا پا تقصیر را شنیدید؛ علت آن را جز کریمی و رحیمی خدا ندانید...

    اوست که رو سیاهی چون مرا هم می بخشد و مرا یاری می کند...

    همسر عزیزم زهرا جانم

    اگر روزی خبر شهادتم را شنیدی بدان به آرزویم که هدف اصلی ام از ازدواج با شما بود رسیدم و به خود افتخار کن که شوهرت #فدای_حضرت_زینب شد...

    مبادا بی تابی کنی، مبادا شیون کنی، صبور باش و هر آن خودت را در محضر حضرت زینب بدان... حضرت زینب بیش از تو مصیبت دید.

    پدر عزیزم

    همیشه و در همه حال الگوى زندگی و مردانگی ام تو بوده و هستی، اگر روزی خبر شهادتم را دیدی، زمانی را در مقابل خود فرض کن که حسین بن علی در کنار جگر گوشه اش علی اکبر حاضر شد...

    داغ تو بیشتر از داغ اباعبدالله نیست... پس #صبور باش پدرم، می دانم سخت است اما می شود...

    مادر عزیزم

    ام البنین علیهاالسلام 4جوان خود را فدای حسین و زینب کرد و خم به ابرو نیاورد.

    حتی زمانی که خبر شهادت پسرانش را به آن دادند باز از حسین سراغ گرفت؛ پس اگر روزی خبر شهادتم را شنیدی، همچون ام البنین صبورانه و با افتخار فریاد بزن که مرا فدای حسین و حضرت زینب کرده ای و مبادا با بی تابی خود دل دشمن را شاد کنید...

    برادر عزیزم

    اگر روزی مرا در لباس شهادت دیدی آن لحظه ایی را به یاد بیاور که اباعبدالله بر بالین عباس ابن علی حاضر شد و داغ برادر کمرش را خم کرد...

    مبادا ناسپاسی کنی، مبادا به هدیه ایی که تقدیم #اسلام کرده اید شک بیاورید...

    خواهران خوبم

    لحظه ی وداع با شما و مادرم و پدرم مرا به یاد آن لحظه ایی انداخت که اهل حرم حضرت علی اکبر را راهی میدان جنگ می کردند؛ پس اگر من هم رو سفید شدم غم و غصه و اشک و ناله خود را فدای علی اکبر کنید و مبادا داغ خود را از داغ دل #اهل_حرم بیشتر بدانید...

    پسر عزیزم، علی جان...

    ببخشید اگر قد کشیدنت را ندیدم و مرد شدنت را نظاره نکردم... سعی کن راه مرا ادامه بدهی... سعی کن کاری کنی که سرانجام آن به #شهادت ختم شود...

    پدر و مادر همسر عزیزم...

    همیشه شما را همچون پدر و مادر واقعی خودم می دانستم و خوشحال ام که سرنوشتم با حضور در خانواده شما رقم خورد...

    به شما هم جز #صبر و تحمل چیز دیگری سفارش نمی کنم، همیشه یاد داشته باشید علی اکبر حسین هم تازه داماد کربلا بود...

    از همه میخوام این رو سیاه را حلال کنید، اگر حقی از کسی ضایع کردم، اگر غیبتی پشت سر کسی کردم، اگر دلی را رنجاندم، اگر گناهی از من سر زد؛ #حلالم_کنید...

    منبع مطلب : hojaji.blog.ir

    میخواهید جواب یا ادامه مطلب را ببینید ؟
    مهدی 15 روز قبل
    4

    بچه ها کسی جواب رو میدونه ؟

    برای پاسخ کلیک کنید