پرونده جونکو فروتا
مهدی
بچه ها کسی جواب رو میدونه ؟
پرونده جونکو فروتا را از این سایت دریافت کنید.
11 جنایت وحشتناک در طول تاریخ
شاید باورتون نشه اما همه چیز عین واقعیت نوشته شده و حقیقت داره پس اگر دلشو نداری نخون. ی فرد عادی ممکنه کاری کنه که عواقب بدی براش داشته باشه تا حدی که به جانی تبدیل بشه
جنایات وحشتناک در طول تاریخ
شاید باورنکردنی نباشه اما حقیقت داره
جنایات هولناک
هفت جنایت هولناک ژاپنی که شنیدن آنها ممکن است برای شما باور نکردنی باشد اما این جنایات وحشتناک تاریخ وجود دارد، حتی به گفته برخی این جنایات عجیب و غریب به ذهن هیچکس خطور نمیکند.
خب تا انتهای لیست جنایات وحشتناک با ما باشید و نترسید:
جونکو فوروتا
جونکو فوروتا یک دانش آموز ژاپنی که متولد ۲۲ نوامبر ۱۹۷۲بود، اون در شانزده سالگی ، بسیار زیبا و بسیار باهوش بود ، که این موضوع اون رو مورد توجه همه اطرافش قرار داد و بیشتر پسرای مدرسه می خواستنن به اون نزدیک بشن و باهاش صحبت کنن حتی شده برای پنج دقیقه ، اما اون بسیار متعهد و از نظر اخلاقی منظم بود ، اون هر تلاشی برای نزدیک شدن به خودش رو رد میکرد.یکی از این دانش آموزهایی که شدیدا پیگیر جونکو بود ، هیروشی میانو ، رهبر دانش آموزهای آشوبگر و قلدر در مدرسه بود ، اون همچنین عضوی از باند یاکوزای ژاپن بود ، که قدرت و حاکمیت بر همه چیز در کشور رو داشت ، حتی در خود دولت و البته هیروشی عادت داشت که از طرف دیگران طرد نشه. و وقتی جونکو حاضر نشد با اون معاشرت کنه ، بسیار عصبانی شد و تصمیم گرفت اون رو به خاطر این رفتارش، سخت مجازات کنه ، اون با سه نفر از پیروانش موافقت کرد جونکو رو پس از پایان ساعت مدرسه بدزدن
در ۲۵ نوامبر ۱۹۸۸، جونکو در حالی که دو روز قبل، تولد ۱۷ سالگیش روجشن گرفته بود، از مدرسه خارج شد و به سمت خونه رفت (گرچه برخی میگن که بعد از مدرسه به طرف محل کارِ پارهوقتش رفت اما هیچوقت به خونه نرسید.
اون توسط گروهی از پسران جوان، از جمله یک پسر ۱۷ ساله به نام جو که بعدها با نام خانوادگی کامیساکو از اون یاد شد، ربوده شد. اونها گروگان خودشون رو در خانهای که متعلق به والدین کامیساکو بود، 44 روز اسیر کرده بودن.
جونکو در مدتی که در آنجا زندانی بود نزدیک به 400 بار مورد تجاوز قرار گرفت بهش سوسک میدادن بخوره و اگه بالا میاورده مجبورش میکردن که استفراغشو بخوره.
این شکنجههای وحشتناک و غیرانسانی تا روز ۴ ژانویهی ۱۹۸۹ طول کشید تا در نهایت جونکو زیر شکنجه جون داد. قاتلین در کمتر از ۲۴ ساعت بعد، در ۵ ژانویهی ۱۹۸۸، جسد جونکو رو در یک کانتینر ۵۵ گالنی انداختن و اون رو با بتُن پُر کردن.
خواهران پاپن
خواهران پاپن، خدمتکاران فرانسوی، کریستین و لیا پاپن بودن که به خاطر قتل وحشیانه کارفرمایانشان، مادام لئونی لانسلین و دخترش ژنویو در سال 1933 به شهرت رسیدن. این قتل اونقدر وحشتناک بود که افکار عمومی و رسانه ها رو شوکه کرد. خواهران پاپن دستگیر و بعداً در قتل مجرم شناخته شدن.
انگیزه قتل، رفتار توهین آمیزی بود که خواهران از سوی کارفرمایان خود متحمل شده بودن. اونا مجبور بودن ساعت های طولانی کار کنند، اجازه خروج از خانه را نداشتند و مورد آزار لفظی و فیزیکی قرار می گرفتن. خواهران پاپن مادام لنسلین و دخترش رو با چکش، چاقو و دستان خالی از پای درآوردن و کشتن. صحنه جنایت به حدی وحشتناک بود که افسران پلیس رو که مجبور به تحقیق در مورد اون بودن، تحت تأثیر قرار داد.
محاکمه و پرونده مورد توجه رسانه ها قرار گرفت و بحث هایی در مورد طبقه بندی و رفتار با کارگران خونگی مطرح شد. این خواهران مجرم شناخته و به اعدام محکوم شدن، اما بعداً به دلیل اعتراض عمومی، حکم آنها به حبس ابد تبدیل شد. آنها بقیه عمر خود را تا زمان مرگ در زندان گذراندن، مرگ کریستین در سال 1937 و لیا در سال 2001 اتفاق افتاد.
کوکب سیاه
در یک صبح سرد ژانویه 1947، بتی برسینگر در حال قدم زدن در پارک لیمرت، لس آنجلس بود که یک مانکن فروشگاهی رو دید که از وسط نصف شده بود... یا اولین بار اینجوری متوجه شده بود که مانکن دیده. همونطور که معلوم شد، بتی به تازگی بقایای تغییر شکل الیزابت شورت را که به زودی توسط مطبوعات محلی به "کوکب سیاه" ملقب شده بود، کشف کرده بود. الیزابت شورت با سر کوبیده شده و صورتش بریده شده بود، بدنش مثله شده و در نهایت، نیم تنه اش رو از وسط بریده بودن. این جنایت تکاندهنده یکی از وحشتناکترین قتلهایی بود که تا الان رخ داده، اما تا امروز حل نشده باقی مونده.
ناینا ساهنی
در سال 2003، سوشیل شارما، رئیس سابق کنگره جوانان دهلی پرادش، به جرم قتل همسرش ناینا ساهنی، یکی از کارمندان سابق کنگره ماهیلا در دهلی، مجرم شناخته شد.
توی تیرماه 95 قتلی رخ داد که شارما قبل از ازدواج مدتی با ناینا در رابطه بوده و اون ترجیح داده بود این عروسی رو مخفی نگه داره. ظاهراً شارما هنگام ورود ناینا به خونه در 2 ژوئیه 1995 متوجه تلفن شده. اون تلفن رو قطع کرده اما وقتی دکمه شماره گیری مجدد رو فشار داده، تماس توسط همکلاسی سابق و همکار ناینا در کنگره پاسخ داده شده.
اون که از این صحنه عصبانی شده بود، با تپانچه خودش به اون شلیک کرد، بعدش جسد اونو به رستوران آورد و توی اونجا قطعه قطعه کرد و سعی کرد اون رو توی تنور بسوزونه. این موضوع تو اواخر همون سال به محاکمه رفت و حکم پرونده موسوم به "پرونده قتل تنور" در سال 2003 صادر شد و اون به اعدام محکوم شد. در سال 2013، دادگاه عالی حکم اعدام اون رو به حبس ابد تغییر داد.
ساتومی میتارای
ساتومی میتارای، دانشآموز ۱۲ سالهای بود که در مدرسهی ابتدایی اوکوبو واقع در ساسِبو، درس میخوند ،ساتومی در سال 2004 توسط همکلاسی ۱۱ ساله خودش – که پلیس هرگز نام او رو فاش نکرد، و از او با نام دختر 1 یاد میشه – مورد ضرب و شتم قرار گرفت و به قتل رسید.در گزارشها اومده که ساتومی در اینترنت مطالبی در مورد وزن و قیافهی اون دختر منتشر، و از اون با عنوان «زشت» و «پاچهخوار» یاد کرده بود. یک روز بعدازظهر، ساتومی و دختر 1 با هم گلاویز میشن، و به دنبال اون دختر 1 با یک چاقوی جیبی، دست و گلوی ساتومی را پاره میکنه. دختر 1، بخاطر سناش، به چهار سال حبس در مرکز اصلاح و تربیت محکوم شد.
گاهی اوقات ممکنه است اتفاقاتی بیفته یا حرفهایی گُفته بشه، اما این موضوعات باعث نمیشه حق داشته باشید گلوی کسی را پاره کنید؛ و مهم نیست که چند سالتون هست، فقط باید اون فرد رو نادیده بگیرید.
رابرت بردلا
منبع مطلب : www.enigmaescaperoom.ir
جونکو فوروتا: در 40 روز مصیبت وحشتناک وی مورد تجاوز ، شکنجه و قتل قرار گرفت!
Junko Furuta ، یک دختر نوجوان ژاپنی که در 25 نوامبر 1988 ربوده شد و 40 روز مورد تجاوز دسته جمعی قرار گرفت و مورد شکنجه قرار گرفت تا اینکه در 4 ژانویه درگذشت.
عجیب و غریب تاریخ
جونکو فوروتا: در 40 روز مصیبت وحشتناک وی مورد تجاوز ، شکنجه و قتل قرار گرفت!
سیگ لو
اکتبر 23، 2022 7: PM 21
پرونده قتل Junko Furuta © JapanNews
یونکو فوروتا ، یک دختر نوجوان ژاپنی که در 25 نوامبر 1988 ربوده شد و شد باند تجاوز و 40 روز شکنجه شد تا اینکه در 4 ژانویه 1989 در سن 17 سالگی درگذشت.
پرونده قتل جونکو فوروتا © ادوین جونس
در پایان ، چهار محکوم شرور بدن او را در طبلی پر از بتن فرو کردند و او را در محل ساختمانی انداختند. پرونده قتل یونکو فوروتا به طور رسمی به عنوان "پرونده قتل دختر دبیرستانی محصور شده در بتن" شناخته می شود و به عنوان یکی از پرونده های قتل شناخته می شود. بدترین جنایات انجام شده در تاریخ بشر
فهرست ▾جونکو فروتا
جونکو فوروتا © اشلی گلدپا
جونکو فوروتا در 18 ژانویه 1971 در میساتو ، سایتاما ، ژاپن متولد شد. او یک دانشجوی زیبا و محبوب در بود دبیرستان یاشیو-مینامی در استان سایتاما در میساتو.
جونکو فروتا. جونکو فروتا از زندگی در مدرسه در کنار دوستانش لذت می برد.
یونکو در دوران نوجوانی به مدرسه می رفت و همچنین در ساعات پس از مدرسه نیز به صورت نیمه وقت کار می کرد. او با والدین ، برادر بزرگتر و برادر کوچکترش زندگی می کرد. او پیش از ربودن ، کار خود را در یک خرده فروش الکترونیک پذیرفته بود ، جایی که قصد داشت پس از فارغ التحصیلی کار کند.
پرونده قتل دختر دبیرستانی محصور در بتون-40 روز جهنم
© كوريوزم
گرچه جونکو از صحنه های مهمانی دور بود ، اما زیبایی جذاب او توجه یک قلدر دبیرستانی ، هیروشی میانو را به خود جلب کرده بود. او از یونکو خواستگاری خواستگاری کرد تا دختر نوجوان خجالتی را بی احتیاط کند. تکبر و شهرت آشکار او مورد پسند یونکو نبود. او با ادب اما قاطعانه دعوت را که موجب عصبانیت هیروشی شد ، رد کرد.
متأسفانه ، جونکو فکر نمی کرد ، برای این چیز کوچک ، او در حال مرگ آهسته 40 روزه خود بود (به گفته منابع دیگر 44 روز) به طرز وحشتناکی ، یکی از بدترین قربانیان تجاوز جنسی و قتل عظیم در تاریخ بود .
قبل از آن ، هیچ کس به هیروشی نه گفت و خصوصاً هیچ کس مانند Junko Furuta ، زیرا ارتباطات هیروشی با باند یاکوزا"یک باند خشن و قدرتمند در ژاپن ... باعث ترس دیگران از او شد.
بنابراین ، هیروشی تصمیم گرفت زندگی جونکو را از همه راه های ممکن خراب کند. در طی چند روز ، او چندین بار سعی کرد انتقام جونکو را بگیرد ، اما قادر به این کار نبود. اما در 25 نوامبر 1988 ، یونکو خانه خود را ترک کرد تا دیگر هرگز برنگردد.
ساعت حدود 8:30 شب بود ، هیروشی و دوستش نوبوارو میناتو به قصد سرقت و تجاوز به زنان محلی در اطراف میساتو سرگردان بودند. در آن زمان ، آنها پس از پایان کار نیمه وقت خود ، دوچرخه سواری Junko Furuta را در خانه مشاهده کردند. هیروشی طی چند روز گذشته به دنبال چنین فرصتی بود. به دستور وی ، میناتو یونکو را از دوچرخه لگد زد و بلافاصله از صحنه گریخت.
هیروشی ، به بهانه اینکه این تصادفی است که شاهد این حمله بوده است ، به یونکو نزدیک شد و پیشنهاد داد تا او را به سلامت در خانه بپیماید. جونکو این پیشنهاد را پذیرفت ، و متوجه نشد که چه چیز شومی برایش آمده است. او دقیقاً همانطور که به او گفته شده بود عمل کرد. او از اینکه هیروشی او را به انباری نزدیک می برد ، بی خبر بود و در آنجا ارتباطات یاکوزا خود را فاش کرد. این آغاز 40 روز شکنجه های وحشتناک ، دردها و بدبختی های غیر قابل تحمل بود.
1 Day:
هیروشی تهدید به کشتن جونکو کرد چون بارها و بارها در انبار متروکه و یکبار دیگر در هتلی در نزدیکی به او تجاوز کرد. از هتل ، هیروشی با میناتو و دیگر دوستانش ، جی اوگورا و یاسوشی واتانابه تماس گرفت و در مورد تجاوز به آنها لاف زد. گفته می شود اوگورا از هیروشی خواسته است تا او را در اسارت نگه دارد تا به بسیاری از اعضای باند اجازه حمله جنسی به او را بدهد. این گروه سابقه تجاوز گروهی داشت و اخیراً دختر دیگری را ربوده و تجاوز کرده بود که پس از آن آزاد شد.
2 Day:
حدود ساعت 3 بامداد ، هیروشی جونکو را به پارک مجاور برد ، جایی که میناتو ، اوگورا و واتانابه منتظر بودند. آنها آدرس دفتر خانه اش را از یک دفترچه در کوله پشتی او جمع کرده بودند و به او گفته بودند که می دانند او در کجا زندگی می کند و اعضای یاکوزا در صورت تلاش برای فرار ، خانواده اش را می کشند. چهار پسر حقیر او را تحت فشار قرار داده و به خانه ای در منطقه Ayase آداچی بردند و در آنجا مورد تجاوز گروهی قرار گرفت. خانه ای که متعلق به والدین میناتو بود ، خیلی زود به پاتوق باند همیشگی آنها تبدیل شد. آنها بارها و بارها او را تحقیر و تجاوز کردند.
3 Day:
در 27 نوامبر ، والدین جونکو در مورد ناپدید شدن دخترشان با پلیس تماس گرفتند. برای جلوگیری از تحقیقات بیشتر ، آدم ربایان او را مجبور کردند که تماس بگیرد و به مادرش بگوید که او فرار کرده است ، اما در سلامت بوده و نزد یکی از دوستانش مانده است. جونکو نیز مجبور شد از مادرش بخواهد تحقیقات پلیس درباره ناپدید شدن وی را متوقف کند.
وقتی پدر و مادر میناتو حضور داشتند ، جونکو مجبور شد به عنوان دوست دختر یکی از آدم رباها ظاهر شود. اما به زودی والدین آنها فهمیدند که واقعاً آنجا چه خبر است ، اما کاری برای آن انجام ندادند. بعداً آدم ربایان این تظاهر را کنار گذاشتند که مشخص شد والدین میناتو آنها را به پلیس معرفی نمی کنند.
بعداً میناتوس اظهار داشت که آنها مداخله نکردند زیرا آنها از ارتباطات یاکروتیای هیروشی باخبر بودند و از انتقام جویی می ترسیدند ، و به همین دلیل پسر خود به طور فزاینده ای نسبت به آنها خشونت نشان می داد. برادر میناتو نیز از اوضاع آگاه بود اما برای جلوگیری از آن کاری نکرد.
بچه ها کسی جواب رو میدونه ؟