گراش کجاست
مهدی
بچه ها کسی جواب رو میدونه ؟
گراش کجاست را از این سایت دریافت کنید.
گراش
گراش
مختصات: ۲۷°۴۰′۲٫۰۱۷″ شمالی ۵۴°۸′۲۸٫۲۴۸″ شرقی
از ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد
گراش شهر
مهر گراش
موقعیت گراش در ایران
مختصات: ۲۷°۴۰′۲٫۰۱۷″ شمالی ۵۴°۸′۲۸٫۲۴۸″ شرقی
کشور ایران استان فارس شهرستان گراش بخش مرکزی تأسیس شهرداری ۱۳۴۴ مدیریت • نوع شورای شهر
• رئیس شورا علیرضا دانشور
• شهردار مهدی حلیمی[۱]
• امام جمعه سید محمدباقر بخشایشپور
مساحت
• شهر ۱۵٫۶۵ کیلومتر مربع (۶٫۰۴ مایل مربع)
• خشکی ۱۵٫۶۵ کیلومتر مربع (۶٫۰۴ مایل مربع)
بلندی ۹۱۴ متر (۲۹۹۹ پا)
جمعیت (۱۳۹۵)
• تراکم ۲٫۲۰۲/کیلومتر مربع (۵٫۷۰۳/مایل مربع)
• شهری ۳۴٬۴۶۹ نفر[۲]
• خانوار ۱۰٬۲۰۷
منطقه زمانی یوتیسی +۳:۳۰ (ساعت رسمی ایران)
پیششماره(های) تلفن ۰۷۱-۵۲۴۴
۰۷۱-۵۲۴۵ پلاک خودرو ایران ۷۳ ایران ۸۳ ایران ۹۳ مسیرها جاده ۹۴ وبگاه شهرداری گراش
گِراش ( تلفظ راهنما·اطلاعات) شهری است در جنوب استان فارس که در فاصلهٔ ۳۵۵ کیلومتری جنوب شرقی شیراز و ۲۷۰ کیلومتری شمال غربی بندرعباس قرار دارد. این شهر مرکز شهرستان گراش است. جمعیت گراش بنابر آخرین سرشماری سراسری، ۳۴٬۴۶۹ تن (شامل ۱۰٬۲۰۷ خانوار) گزارش شدهاست.[۳] که از این لحاظ پانزدهمین شهر استان فارس و دویست و چهل و سومین شهر ایران بهشمار میرود.گراش در ارتفاع ۹۱۴ متری از سطح دریا،[۴] در منطقهٔ ناودیسی زاگرس واقع شدهاست. این شهر در دشت گراش از شمال و جنوب به وسیلهٔ کوههای سرخ و کوههای سیاه محصور شدهاست.[۵] بلندترین قلهٔ مشرف به شهر، بُنِ مُرُک نام دارد که یکی از قلههای کوه سیاه در جنوب غربی شهر است. آب و هوای گراش گرم و خشک است و در سال ۲۰۱۸ میلادی، میانگین دمای طول روز آن بین ۱۷ تا ۲۶ درجهٔ سلسیوس متغیر بودهاست.[۶]
بنای اولیهٔ شهر گراش حول قلعهٔ همایوندژ شکل گرفتهاست که در بالای کوه کلات قرار دارد. این قلعه به صورت متناوب مرکز حکومتی نیمهخودمختار بوده که با نام حکام لارستان و بنادر شناخته میشدهاند. کوه کلات امروزه در مرکز شهر قرار گرفته و به نماد شهر تبدیل شدهاست.[۷]
مردم گراش اچمی بوده و زبان رایج ایشان نیز اَچُمی است. شهر گراش با دارا بودن ۱۵ اثر تاریخی از دورههای مختلف که در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسیدهاند، یکی از شهرهای تاریخی جنوب استان فارس محسوب میشود.[۸] برکهٔ کَل که بزرگترین آبانبار ایران لقب گرفتهاست، یکی از آثار تاریخی شناختهشدهٔ این شهر است.[۹][۱۰]
نام[ویرایش]
در ریشهشناسی نام گراش، محمودرضا دستغیب بهشتی در تشابه با نام چند شهر دیگر، «گراش» را به معنی «جای خوب» میداند. «گِ» به معنی خوب و «راش» مانند «راز» و «ریز» در اسامی برخی شهرها چون شیراز نشانهٔ مکان است.[۱۱]
پیش از این چهار نظر دیگر درمورد معنای کلمه گراش مطرح شده بود. نظریات مطرح شده در مورد ریشه نام گراش بیشتر معطوف به گمانهزنی بر اساس ویژگیهای محلی بوده است.
بر اساس یکی از این دیدگاهها، گَراش همریشهٔ «خَراش» و «غَراش» است که به معنی پراکنده و پریشان ثبت شدهاست[۱۲][۱۳][۱۴] و به پراکندگی آبادیهای گذشته در منطقهٔ کنونی شهر اشاره دارد.[۱۵]
دیدگاه دوم، گراش را از ریشهٔ «گِرِشَه» میداند.[۱۶] بافت زمینشناسی کوههای منطقه از جمله کوه کلات، تشکیلشده از سنگها و خاکهای رسی مارن است. این خاکها را در زبان اچمی گرشه مینامند و گروهی آن را ریشهٔ نامگذاری شهر گراش میدانند.[۱۷]
دیگر دیدگاهی که در این رابطه مطرح شدهاست، نام شهر را برگرفته از واژهٔ «گَبراش» به معنی سرزمین گبرنشین بیان میکند. گبر در زبان فارسی نو به معنی غیرمسلمان و زرتشتی است. این دیدگاه معتقد است که زرتشتیانی که در این منطقه ساکن بودهاند، پس از فتح فارس توسط اعراب مسلمان، به مناطق دیگر از جمله هندوستان مهاجرت کردهاند.[۱۸] نام گبراش در سالهای اخیر، بعد از بازخوانی تاریخ ایران و افزایش توجهات به تاریخ باستان و آیین زرتشتی، به صورت یک گمانهی عامیانه مطرح شده است. [۱۹]
چهارمین و آخرین دیدگاه، واژهٔ «گِرا» را ریشهٔ نام گراش معرفی میکند. گرا در گویش گراشی به معنی روشنایی و شعلهور بودن است. این نظریه از آن جهت مطرح شدهاست که به علت موقعیت جغرافیایی و عوارض طبیعی اطراف گراش، کوه کلات در تمام طول روز دارای تابش مستقیم نور خورشید است و این نور به مناطق مختلف شهر انعکاس پیدا میکند.[۲۰]
پیشینه[ویرایش]
مقالهٔ اصلی: تاریخ گراش
دوران پیشاتاریخ[ویرایش]
بئر گال یکی از آثار به جا مانده از پیشاتاریخ در گراش است که در قسمت جنوب غربی شهر قرار دارد. در واقع بئر گال را میتوان یکی از مراکز جمعیتی گذشتهٔ گراش دانست. کارشناسان باستانشناسی دیرینگی این تپه را چهارهزار سال تخمین زدهاند.[۲۱] کشف برخی از اشیای سنگی، خشتی و سفالی در محوطهٔ این تپه، نشان از قدمت بالای آن دارد. به طوری که ساکنان اولیهٔ این محوطه را زرتشتیان عنوان کردهاند.[۲۲] تپههای دیگری نیز در امتداد بئر گال وجود دارند که هنوز مورد کاوشهای باستانشناسانه قرار نگرفتهاند.[۲۳]
دوران باستان[ویرایش]
در کتابهای نوشتهٔ شیخعلی ستاری و نیز نوشتهٔ حبیبالله انصاری اشکنانی، چگونگی شکلگیری و تلاش برای استحکامات قلعهٔ گراش توسط فرهاد پسر سیامک آمدهاست.[۲۴][۲۵] فرهاد در سدهٔ اول پیش از میلاد، یعنی همزمان با حکومت بلاش پسر پیروز از پادشاهان اشکانی، به حکومت لارستان میرسد.[۲۶]
کشف قبرستانی وسیع حاوی گورخمرههای گراشی در کاوشهای باستانشناسی منطقهٔ مغ بریمی میناب، یکی دیگر از نشانههای تاریخی گراش در دورهٔ اشکانیان است. گراشی به خمرههای سفالین و نخودیرنگی گفته میشود که برای تدفین مردهها به صورت جنینی، از گراش به سواحل خلیج فارس منتقل میشدهاست.[۲۷][۲۸] این آثار، نشاندهندهٔ رونق سفالگری گراش در دوران اشکانیان است. وجود آثاری مانند سد ساروجی تنگآب، موید رونق کشاورزی گراش در دورهٔ ساسانیان میباشد. این سد که در تنگهای در جنوب غربی شهر گراش قرار دارد، با جویهای کوچکی به دشت گراش متصل میشده و آب مورد نیاز برای کشاورزی آن مناطق را تأمین میکردهاست. همچنین آثاری مانند چاه زیت و برکهٔ کدهبان (که تخریب شدهاست) رونق کشاورزی در مناطق دیگر گراش را نیز تأیید میکنند.[۲۹][۲۶]
معرفی و اطلاعات کامل شهر گراش
گِراش شهری است در جنوب استان فارس که در فاصلهٔ ۳۵۵ کیلومتری جنوب شیراز قرار دارد. این شهر مرکز شهرستان گراش است. جمعیت گراش طی سرشماری نفوس و مسکن در سال ۱۳۹۵ برابر ۳۴،۴۶۹ تن (۱۰،۲۰۷ خانوار) بودهاست. زبان مردم گراش اَچُمی است. پیشینه گراش از نظر
معرفی و اطلاعات کامل شهر گراش
شما اینجا هستید: خانه استان ها فارس گراش 4.4K
گراش
گِراش شهری است در جنوب استان فارس که در فاصلهٔ ۳۵۵ کیلومتری جنوب شیراز قرار دارد. این شهر مرکز شهرستان گراش است. جمعیت گراش طی سرشماری نفوس و مسکن...
خاطره شما علاقه مندی
معرفی شهر گراش گالری تصاویر گراش خاطرات شما از گراش
معرفی شهر گراش
پیشینه
گراش از نظر تاریخی یکی از شهرهای مهم در جنوب استان فارس محسوب میشود. وجود قلعهٔ گراش یا همایوندژ بر روی کوه کلات که در مرکز شهر قرار دارد و به گواه اکثر مورخانی که به این موضوع پرداختهاند، از لحاظ استراتژیکی از موقعیت بسیار مناسبی برخوردار است، یکی از جنبههای اهمیت شهر گراش در طول تاریخ است.
به دلیل استراتژیک بودن قلعهٔ گراش، در دوران قاجار، سلسلهحکامی بر جنوب فارس و بنادر و جزایر جنوب ایران حکمرانی میکردند که اغلب این حاکمان، قلعهٔ گراش را برای استقرار خود مناسب میدیدند. آخرین حاکم این سلسله، زادانخان گراشی بود که در سال ۱۳۰۹ خورشیدی و طی مبارزه با نیروهای دولتی رضاشاه پهلوی، شکست خورده و به تهران منتقل شد.
دوران پیشاتاریخ
تپهٔ گال که در زبان محلی به آن گفته میشود، یکی از آثار دوران پیشاتاریخ در گراش است. در گزارش کارشناسان سازمان میراث فرهنگی که جهت ثبت این تپه در فهرست آثار ملی ارائه شدهاست، با توجه به کشف سازههایی از خشت خام در اندازههای بزرگ و در عمق ۳ متری از سطح زمین و نیز ظروف سفالی و دستسازهای سنگی، قدمت تپهٔ گال و سکونت در اطراف آن، ۴۰۰۰ سال ذکر شدهاست.
در امتداد تپهٔ گال، تپههای دیگری نیز قابل مشاهده هستند که در زبان محلی به آنها گفته میشود. با توجه به این که این جاشهرها هنوز مورد کاوشهای کارشناسانه و مطالعات تخصصی قرار نگرفتهاند، میتوان به روشن شدن زوایای تاریکی از تاریخ کهن گراش و منطقهٔ جنوب فارس امیدوار بود.
دوران باستان
اشکانیان
در کتابهای درهالتواریخ نوشتهٔ شیخعلی ادبی لاری و نیز منتخبالتواریخ نوشتهٔ حبیبالله انصاری اشکنانی، چگونگی شکلگیری و تلاش برای استحکامات قلعهٔ گراش (همایوندژ) توسط فرهاد پسر سیامک آمدهاست. فرهاد در سدهٔ اول پیش از میلاد، یعنی همزمان با حکومت بلاش پسر پیروز از پادشاهان اشکانی، به حکومت لارستان میرسد.
ساسانیان
وجود آثاری مانند سد ساروجی تنگآب، موید رونق کشاورزی گراش در دورهٔ ساسانیان میباشد. سد تنگآب که در تنگهای در جنوب شهر گراش قرار دارد، با جویهای کوچکی به دشت گراش متصل میشده و آب موردنیاز برای کشاورزی آن مناطق را تأمین میکردهاست. همچنین آثاری مانند چاه زیت و برکهٔ کدهبان (که متأسفانه تخریب شدهاست) رونق کشاورزی در مناطق دیگر گراش را نیز تأیید میکنند.
ساختوسازهایی از جنس سنگ و ملات گچ در تپهٔ باستانی گال، که بر روی سازههای خشتی پیش از تاریخ بنا شدهاست و بنا به گزارش کارشناسان سازمان میراث فرهنگی، مربوط به دورهٔ ساسانی میباشد، بیانگر بخشی دیگر از حیات تاریخی گراش در دوران ساسانیان است.
دوران اسلامی
قرون اول تا هفتم هجری
اتفاقات تاریخی گراش نیز همچون دیگر نقاط کشورمان، در قرون اولیهٔ اسلامی بهدرستی معلوم نیست. امّا همراهی سپاهی از گراش با لشگریان جهانگیریه و دیگر نقاط در مقابل لشگریان عمادالدوله علیبنبویه از پادشاهان دیالمه در اواخر قرن سوم، موضوعی است که در کتب تاریخی محلی آشکارا ذکر شدهاست.
در نیمهٔ دوم قرن چهارم، بر اساس مندرجات تذکرهٔ شاهزندو، امیرمحیالدین از جانب ایشان به فتح قلعهٔ گراش نائل میشود و فرماندهٔ قلعه را که شخصی به نام صارمبنخوره مجوسی بوده، به اسلام دعوت میکند؛ و مؤید این نکته، متن شجرهنامهٔ سادات و امیران گراش از همراهان شاهزندو است که برداشتی از تذکره بوده و بازماندگان سادات شاهزندو در گراش را که به سادات فعلی گراش ختم میشود، بهصورت مشروح ذکر میکند. به جز تذکرهای که در ابتدای قرن چهاردهم توسط سید علیاکبر بیرمی نوشته شدهاست، در هیچکدام از کتب تاریخی در دسترس، به فتح قلاع منطقه توسط شاهزندو، کوچکترین اشارهای نگردیدهاست.
پناه بردن عبداللهخان پسر صدرالدین ابوالقاسم حاکم لار به قلعهٔ گراش در حملهٔ ابوبکربنسعد زنگی از اتابکان سلغوری به لار در قرن هفتم که طبق نوشتهٔ منتخبالتواریخ و درهالتواریخ «مدتی قلعه را محاصره کردند و دیدند علاجبردار نیست؛ پس بنا بر صلح گذاشتند…» و همچنین ذکر نام گراش تحت عنوان جریس در کنار ایراهستان، صحرای کندران، جویم، فال، کران، رم و سیراف در کتاب تاریخ وصاف نوشته وصافالحضره، درجهٔ اهمیت و آبادانی گراش و تسخیرناپذیری قلعهٔ آن را در مقابل تهاجمات در قرن هفتم هجری نشان میدهد.
ظهور شیخ رکنالدین دانیالی معروف به شیخ دانیال هنگی در قرن هفتم که طبق نوشتهٔ محمودبنعثمان در کتاب فردوسالمرشدیه فی اسرارالصمدیه، از ده گریش بودهاست و تأیید دکتر ایرج افشار و پروفسور اُبن (Aubin) فرانسوی، که گریش همان گراش کنونی است، به نظر دو محقق نشاندهندهٔ این است که این شهر در قرون ششم و هفتم نیز از آبادی و رونق برخوردار بودهاست. شیخ دانیال با مهاجرت به خنج و پایهگذاری سلسلهٔ مشایخ دانیالی، خنج را به مقر خانقاهی از دراویش تبدیل میکند و در سرنوشت بنادر و جزایر خلیج فارس تأثیر زیادی بر جای میگذارد. با توسعهٔ فعالیتهای مشایخ دانیالی در منطقه، گراش به عنوان زادگاه شیخ دانیال نیز در قرون ششم و هفتم محل استقرار مشایخ و بزرگان صوفیه دانیالی میگردد؛ به نحوی که سید کامل پیرقتالی (۶۲۸–۷۱۷ ه. ق) در ایام شباب به دستور پدر، با شیخ دانیال که در کبر سن بود ملاقات نمود و در گراش نیز «در یکی از روزهای ماه مبارک رمضان با شیخ غیاثالدین، و دیگر بزرگان و صوفیان گراش ملاقات داشته و نماز مغرب و عشاء به امامت ایشان برگزار میشود و بعد از نماز خفتن سید کامل پیر سخنرانی مفصلی ایراد میفرمایند که حاضرین شدیداً تحت تأثیر قرار میگیرند» (بخشایش، ۱۳۷۷).
بچه ها کسی جواب رو میدونه ؟