این سایت سعی دارد سایت های برتر سراسر ایران را معرفی کند ما با نمایش دادن پیش نمایشی از سایت، کاربران را به دیدن کامل مطالب سایت های معرفی شده دعوت میکنیم فلذا هیچ لینک، عکس، و متنی از سایت های معرفی شده کپی نمیشود.

    یک شعر برای عید نوروز

    مهدی

    بچه ها کسی جواب رو میدونه ؟

    یک شعر برای عید نوروز را از این سایت دریافت کنید.

    مجموعه ای از اشعار عید نوروز و بهار

    مجموعه ای از اشعار عید نوروز و بهار , 100 شعر کوتاه درباره عید نوروز و بهار, شعر درباره عید نوروز و بهار, بهترین شعر نوروز, بهترین اشعار بهار, شعر کوتاه نوروز, شعر دو بیتی درباره عید نوروز, متن زیبا و دوستانه نوروز

    مجموعه ای از اشعار عید نوروز و بهار | 100 شعر کوتاه درباره عید نوروز و بهار

    مجموعه : شعر و ترانه

    اشعار عید نوروز

    مجموعه اي بهترین اشعار عید نوروز و فصل زیبای بهار را در اینجا مشاهده نمایید. نوروز با شروع سال جدید و فصل بهار آغاز می شود و شعرهای زیبای زیادی درباره بهار و نوروز سرایده شده اسـت.

    چند گویی کـه چو هنگام بهار آید

    گل بیارید و بادام بـه بار آید

    روی بستان را چون چهره ي دلبندان

    از شکوفه رخ و از سبزه عذار آید

    اینچنین بیهوده اي نیز مگو با من

    کـه مرا از سخن بیهوده عار آید

    شصت بار آمد نوروز مرا مهمان

    جز همان نیست اگر ششصد بار آید

    هر کـه را شست ظالم فلک آرایش

    باغ آراسته وی را بـه چه کار آید ؟

    سوی من خواب و خیال اسـت جمال او

    گر بـه چشم تو همی نقش و نگار آید

    ” ناصرخسرو “

    شعر در مورد عید نوروز از مولانا

    رعد همی زند دُهل ؛ زنده شده اسـت جزء و کل

    در دل شاخ و مغز گل بوی بهار می‏کشد

    آن‏کـه ضمیر دانه را علت میوه می‏کند

    راز دل درخت را بر سر دار می‏کشد

    لطف بهار بشکند رنج خمار باغ را

    گرچه جفای دی کنون سوی خمار می‏کشد

    ” مولانا “

    شعر درباره عید باستانی نوروز

    نوروز پیام آور مهر اسـت کـه مرا وامی دارد تنها بـه خاطر تو دوست داشتن را یاد بگیرم.

    شعر نوروز

    نوروز شعر بی غلطی اسـت کـه پایان رویاهای ناتمام را تفسیر میکند.

    شعر ادبی نوروز

    زندگی وزن نگاهی اسـت کـه در خاطر ما می‌ماند.نوروز جشن نکوداشت نگاه تو ست پس نوروز بر تو فرخنده باد.

    شعر عاشقانه بهار

    با تو از خاطره ها سرشارم. جشن نوروز تو را کم دارم. سال تحویل دلم میگیرد با تو تا اخر خط بیدارم.

    شعر زیبای نوروز

    پیام نوروز این اسـت.دوست داشته باشید و زندگی کنید.زمان همیشه از آن شـما نیست.

    شعر کوتاه نوروز

    گرچه یادمان می‌رود کـه عشق تنها دلیل زندگی اسـت اما خدا را شکر کـه نوروز هر سال این فکر را بـه یادمان می آورد.پس نوروزت مبارک کـه سالت را سرشار از عشق کند

    اشعار زیبای نوروز

    باران عشق همیشه می بارد اما در نوروز قطره هاي‌ باران طلایی رنگند.از خدا می‌خواهم کـه همیشه زیر این باران خیس شوی.

    شعر کوتاه درباره عید نوروز

    نوروز بزرگم بزن اي مطرب امروز

    زیرا کـه بود نوبت نوروز بـه نوروز

    کبکان دری غالیه در چشم کشیدند

    سروان سهی عبقری سبز خریدند

    بادام بنان مقنعه بر سر بدریدند

    شاه اسپرمان چینی در زلف کشیدند

    ” منوچهری “

    شعر دو بیتی درباره عید نوروز

    دوباره آمد از راه بهار سبز و زیبا جوانه زد درختان در ده کوچک ما پروانه ‏هاي‌ رنگی می‏رقصند روی گل ها در دشت ودر بیابان در باغ هاي‌ زیبا مادربزرگ خوبم دوباره سفره چیده هفت سین سفره گوید کـه سال نو رسیده ” ملیحه آقاجانی

    شعر درباره تبریک عید نوروز

    صدای پای بهار برف و یخ آب شد چشمه ‏ها شد روان شد زمین رنگ‏رنگ خنده زد آسمان باز دنیای ما شاد و پیروز شد آمد ؛ آمد بهار عید نوروز شد پر شد از بوی گل کوچه ‏ها ؛ خانه ‏ها باز آغاز شد رقص پروانه‏ ها بازهم پهن شد سفره هفت سین سبز شد ؛ سرخ شد هر کجای زمین

    اشعار مشهور درباره بهار

    خوشا طلیعه نوروز

    خوشا بهار کـه پیغام آشتی با اوست

    نظر کنید کـه هنگام آشتی با اوست

    خوشا طلیعه نوروز خانگی یاران

    خوشا طلیعه کـه فرجام آشتی با اوست

    حدیث باد بـه گوش درخت اگر گفتی

    بـه هوش باش کـه خود نام آشتی با اوست

    شکوفه بر سر پیمان خویش می‏مانَد

    و جشن ساده ایام آشتی با اوست

    بـه رسم گل نچشیدی اگر حرامت باد

    شراب وصل کـه انجام آشتی با اوست

    میان عهد تو و من اگر خلاف افتد

    خوشا نسیم کـه اعلام آشتی با اوست

    ” غلام‏حسین عمرانی “

    زیباترین شعر نوروز

    منبع مطلب : www.talab.org

    شعر های نوروزی شاعران نامی

    شعر نوروز ،شعر در مورد بهار، شعر بهار ،شعر درباره بهار ، شعر سال نو،شعر در مورد عید نوروز ، شعر بهار مولانا ،شعر نوروزی ، شعر درباره عید نوروز ،شعر کوتاه درباره ی عید نوروز،

    شعر های نوروزی شاعران نامی

    مجموعه: شعر و ترانه

    شعر در مورد عید نوروز

    بر چهره گل نسیم نوروز خوش است

    در صحن چمن روی دل‌افروز خوش است

    از دی که گذشت هر چه گویی خوش نیست

    خوش باش و ز دی مگو که امروز خوش است

    خیام

    شعر کوتاه درباره ی عید نوروز

    چون ابر به نوروز رخ لاله بشست

    برخیز و بجام باده کن عزم درست

    کاین سبزه که امروز تماشاگه توست

    فردا همه از خاک تو برخواهد رست

    خیام شعر درباره بهار

    امروز جمال تو بر دیده مبارک باد

    بر ما هوس تازه پیچیده مبارک باد

    گل‌ها چون میان بندد بر جمله جهان خندد

    ای پرگل و صد چون گل خندیده مبارک باد

    خوبان چو رخت دیده افتاده و لغزیده

    دل بر در این خانه لغزیده مبارک باد

    نوروز رخت دیدم خوش اشک بباریدم

    نوروز و چنین باران باریده مبارک باد

    بی گفت زبان تو بی‌حرف و بیان تو

    از باطن تو گوشت بشنیده مبارک باد

    مولوی

     شعر بهار

    برآمد باد صبح و بوی نوروز

    به کام دوستان و بخت پیروز

    مبارک بادت این سال و همه سال

    همایون بادت این روز و همه روز

    چو آتش در درخت افکند گلنار

    دگر منقل منه آتش میفروز

    چو نرگس چشم بخت از خواب برخاست

    حسد گو دشمنان را دیده بردوز

    بهاری خرم است ای گل کجایی

    که بینی بلبلان را ناله و سوز

    جهان بی ما بسی بوده‌ست و باشد

    برادر جز نکونامی میندوز

    نکویی کن که دولت بینی از بخت

    مبر فرمان بدگوی بدآموز

    منه دل بر سرای عمر سعدی

    که بر گنبد نخواهد ماند این گوز

    دریغا عیش اگر مرگش نبودی

    دریغ آهو اگر بگذاشتی یوز

    سعدی شعر در مورد بهار

    مبارکتر شب و خرمترین روز

    به استقبالم آمد بخت پیروز

    دهلزن گو دو نوبت زن بشارت

    که دوشم قدر بود امروز نوروز

    مهست این یا ملک یا آدمیزاد

    پری یا آفتاب عالم افروز

    ندانستی که ضدان در کمینند

    نکو کردی علی رغم بدآموز

    مرا با دوست ای دشمن وصالست

    تو را گر دل نخواهد دیده بردوز

    شبان دانم که از درد جدایی

    نیاسودم ز فریاد جهان سوز

    گر آن شب‌های باوحشت نمی‌بود

    نمی‌دانست سعدی قدر این روز

    سعدی

    شعر درباره نوروز

    جهان از باد نوروزی جوان شد

    زهی زیبا که این ساعت جهان شد

    شمال صبحدم مشکین نفس گشت

    صبای گرم‌رو عنبرفشان شد

    تو گویی آب خضر و آب کوثر

    ز هر سوی چمن جویی روان شد

    چو گل در مهد آمد بلبل مست

    به پیش مهد گل نعره‌زنان شد

    پیشنهاد ویژه

    برای سفر نوروزی از اینجا بلیط رزرو کن◀ تنوع و مقایسه قیمت

    به راحتی آب خوردن، درآمد ارزی داشته باش!

    نمیدونی با پیمان شکنی همسرت چیکار کنی؟ اینجا شرکت کن!

    کجایی ساقیا درده شرابی

    که عمرم رفت و دل خون گشت و جان شد

    قفس بشکن کزین دام گلوگیر

    اگر خواهی شدن اکنون توان شد

    چه می‌جویی به نقد وقت خوش باش

    چه می‌گوئی که این یک رفت و آن شد

    یقین می‌دان که چون وقت اندر آید

    تو را هم می‌بباید از میان شد

    چو باز افتادی از ره ره ز سر گیر

    که همره دور رفت و کاروان شد

    بلایی ناگهان اندر پی ماست

    دل عطار ازین غم ناگهان شد

    عطار

    شعر درباره عید نوروز

    هر که را ذره‌ای ازین سوز است

    دی و فرداش نقد امروز است

    هست مرد حقیقت ابن‌الوقت

    لاجرم بر دو کون پیروز است

    چون همه چیز نیست جز یک چیز

    پس بسی سال و ماه یک روز است

    صد هزاران هزار قرن گذشت

    لیک در اصل جمله یک سوز است

    چون پی یار شد چنان سوزی

    شب و روزش چو عید و نوروز است

    ذره‌ای سوز اصل می‌بینم

    که همه کون را جگر دوز است

    نیست آن سوز از کسی دیگر

    بل همان سوز آتش‌افروز است

    سوز معشوق در پس پرده

    عاشقان را دلیل‌آموز است

    هرکه او شاه‌باز این سر نیست

    زین طریقت جهنده چون یوز است

    تو اگر مردی این سخن پی بر

    که فرید آنچه گفت مرموز است

    عطار شعر نوروز

    با تابش زلف و رخت ای ماه دلفروز

    از شام تو قدر آید و از صبح تو نوروز

    از جنبش موی تو برآید دو گل از مشک

    وز تابش روی تو برآید دو شب از روز

    بر گرد یکی گرد دل ما و در آن دل

    گر جز غم خود یابی آتش زن و بفروز

    هر چند همه دفتر عشاق بخواندیم

    با این همه در عشق تو هستیم نو آموز

    در مملکت عاشقی از پسته و بادام

    بوس تو جهانگیر شد و غمزه جهانسوز

    تا دیدهٔ ما جز به تو آرام نگیرد

    از بوسه‌ش مهری کن و ز غمزه‌ش بردوز

    با هجر تو هر شب ز پی وصل تو گویم

    یارب تو شب عاشق و معشوق مکن روز

    سنایی شعر نوروزی

    زلفین تو تا بوی گل نوروزیست

    کارش همه ساله مشک و عنبر سوزیست

    همرنگ شبست و اصل فرخ روزیست

    ما را همه زو غم و جدایی روزیست

    سنایی

    شعر کوتاه درباره ی عید نوروز

    نوروز شد و بنفشه از خاک دمید

    بر روی جمیلان چمن نیل کشید

    کس را به سخن نمی‌گذارد بلبل

    در باغ مگر غنچه به رویش خندید

    وحشی

    شعر در مورد عید نوروز

    از همه سوی جهان جلوه او می بینم

    جلوه اوست جهان کز همه سو می بینم

    چون به نوروز کند پیرهن از سبزه و گل

    آن نگارین همه رنگ و همه بو می بینم

    شهریار

    شعر عید نوروز

    منبع مطلب : www.beytoote.com

    میخواهید جواب یا ادامه مطلب را ببینید ؟
    مهدی 1 روز قبل
    4

    بچه ها کسی جواب رو میدونه ؟

    برای پاسخ کلیک کنید