این سایت سعی دارد سایت های برتر سراسر ایران را معرفی کند ما با نمایش دادن پیش نمایشی از سایت، کاربران را به دیدن کامل مطالب سایت های معرفی شده دعوت میکنیم فلذا هیچ لینک، عکس، و متنی از سایت های معرفی شده کپی نمیشود.

    letter به فارسی

    مهدی

    بچه ها کسی جواب رو میدونه ؟

    letter به فارسی را از این سایت دریافت کنید.

    ترجمه کلمه letter به فارسی

    [اسم] letter /ˈletər/ قابل شمارش

    1 نامه

    معادل ها در دیکشنری فارسی: رقعه نامه مکتوب مرقومه مراسله کاغذ

    مترادف و متضاد

    communication written message

    a business/thank-you... letter

    نامه کاری/تشکر و...

    Mum made me write thank-you letters for all my birthday presents.

    مامان مجبورم کرد برای همه کادوهای تولدم نامه‌های تشکر بنویسم.

    to mail/write/send a letter

    نامه ارسال کردن/نوشتن/فرستادن

    The school sent a letter to all the children’s parents.

    مدرسه نامه‌ای برای والدین همه بچه‌ها فرستاد.

    by letter از طریق نامه

    You will be notified by letter.

    به شما از طریق نامه اطلاع‌رسانی خواهد شد.

    letter for somebody from somebody

    نامه برای کسی از طرف کسی

    There's a letter for you from your mother.

    از طرف مادرت نامه‌ای برایتان رسیده است.

    letter from/to somebody

    نامه از (طرف)/به کسی

    1. Bart’s writing a letter to his parents.

    1. "بارت" دارد به والدینش نامه می‌نویسد.

    2. I got a letter from Melanie today.

    2. من امروز نامه‌ای از "ملانی" دریافت کردم.

    answer a letter/reply to a letter

    جواب نامه را دادن

    I never answered his letter.

    من هرگز جواب نامه او را ندادم.

    to read a letter نامه خواندن

    May I read her letter?

    می‌توانم نامه او را بخوانم؟

    letter of complaint

    نامه شکایت [شکایت‌نامه]

    Letters of complaint are usually written in a formal style.

    شکایت‌نامه‌ها معمولاً به سبک رسمی نوشته می‌شوند.

    resignation letter

    نامه استعفا [استعفانامه]

    After two hours, he went back to the Treasury and wrote his resignation letter.

    پس از دو ساعت، او به وزارت اقتصاد و دارایی بازگشت و استعفانامه خود را نوشت.

    توضیحاتی در رابطه با اسم letter

    اسم letter در مفهوم "نامه" اشاره دارد به ارتباط نوشتاری. سخنان و اطلاعاتی که بر روی کاغذ نوشته شده و در درون پاکت نامه گذاشته می‌شود و توسط پست و یا پیک به آدرس مشخصی برای فرد به‌خصوصی فرستاده می‌شود. مثال:

    "to mail a letter" (نامه ارسال کردن)

    2 حرف (الفبا)

    معادل ها در دیکشنری فارسی: حرف

    مترادف و متضاد character grapheme

    1.‘B’ is the second letter of the alphabet.

    1. "B" دومین حرف الفبا است.

    in capital/small letters

    با حروف بزرگ/کوچک

    Write your name in capital letters.

    اسمتان را با حروف بزرگ بنویسید.

    the letter D حرف d Use the letter D.

    از حرف d استفاده کنید.

    English/American/German ... letters

    حروف الفبای انگلیسی/آمریکایی/آلمانی و...

    کاربرد اسم letter به معنای حرف (الفبا)

    اسم letter در این مفهوم اشاره دارد به هر یک از نشانه‌هایی که در الفبای یک زبان وجود دارد، حروف الفبا در واقع نشانه‌ها و نمادهای نوشتاری صداهای یک زبان به‌خصوص هستند. مثال:

    "the letter D" (حرف d)

    [فعل] to letter /ˈletər/ فعل گذرا

    [گذشته: lettered] [گذشته: lettered] [گذشته کامل: lettered]

    صرف فعل

    3 (با حروف) نوشتن نگاشتن

    to letter something

    چیزی را (با حروف) نوشتن

    Her name was lettered in gold.

    نام او به طلا [با حروف طلا] نوشته شده بود.

    4 با حروف طبقه‌بندی کردن

    to letter something

    چیزی را با حروف طبقه‌بندی کردن

    He numbered and lettered the paragraphs.

    او پاراگراف‌ها را شماره‌گذاری و با حروف طبقه‌بندی کرد.

    منبع مطلب : dic.b-amooz.com

    letter

    معنی letter - معانی، کاربردها، تحلیل، بررسی تخصصی، جمله های نمونه، مترادف ها و متضادها و ... در دیکشنری آبادیس - برای مشاهده کلیک کنید

    letter

    /ˈletər//ˈletə/

    معنی: حرف، خط، ادبیات، نامه، مراسله، نویسه، موجر، دانش، کاغذ، عریضه، مرسوله، حرف الفباء، حرف چاپی، اثار ادبی، اجازه دهنده، با حروف نوشتن، با حروف علامت گذاشتنمعانی دیگر: (الفبا) حرف، وات، مکتوب، (معمولا جمع) اوراق، مدارک، اعتبار نامه ها، (جمع) ادبیات، دانشمندی، علم، لفظ، نص، کلام، متن، حروف الفبا را نوشتن، وات نگاری کردن، (با حروف الفبا) تزئین یا مشخص کردن، (با حروف) دستنویس کردن، نگاشتن، معنی تحت اللفظی، (امریکا) حرف اول نام مدرسه یا دانشگاه که روی پارچه دوخته شده و به قهرمانان جایزه داده می شود (معمولا روی کاپشن خود می دوزند)، این جایزه را به دست آوردن، کرایه دهنده، اجاره دهنده، معرفت

    بستن تبلیغات

    بررسی کلمه

    اسم ( noun )

    عبارات: to the letter

    • (1) تعریف: a written representation of a speech sound; specific character of an alphabet.

    مشابه: character, symbol

    • (2) تعریف: a written message, usu. sent through the mail.

    مترادف: missive

    مشابه: billet-doux, communication, dispatch, epistle, message, note

    • (3) تعریف: the restricted rather than the implied or essential meaning of a law, contract, or the like.

    مترادف: details, literalness, particulars, substance, terms

    - the letter vs. the spirit of the law

    [ترجمه Yasy] نامه در مقابل قانون|

    [ترجمه گوگل] حرف در مقابل روح قانون

    [ترجمه ترگمان] نامه در مقابل روح قانون

    [ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

    • (4) تعریف: (pl.) literary activity or literature in general.

    مترادف: literature

    مشابه: belles-lettres, humanities

    فعل گذرا ( transitive verb )

    حالات: letters, lettering, lettered

    • : تعریف: to draw, copy, or write with letters.

    مشابه: initial, inscribe, mark, sign, stencil, write

    فعل ناگذر ( intransitive verb )

    • : تعریف: to receive official recognition of having participated in a high school or college sport.

    بستن تبلیغات

    جمله های نمونه

    1. letter box (انگلیس) صندوق پست

    2. letter of condolence

    نامه ی تسلیت (آمیز)

    3. letter of recommendation

    توصیه نامه

    4. letter of the law

    نص قانون 5. letter writing نامه نگاری

    6. (a letter of) invitation

    دعوتنامه 7. letter bomb

    نامه یا بسته ی پستی که در آن بمب باشد

    8. a letter by our learned and lamented friend

    نامه ی دوست دانمشند و مرحوم ما

    9. a letter destined for kashan

    نامه ای که به مقصد کاشان ارسال شده بود

    10. a letter from mehri

    نامه ای از مهری

    11. a letter full of menace

    نامه ای پر از تهدید

    12. a letter is waiting for you on the table

    نامه ای روی میز در انتظار شماست.

    13. a letter of complaint

    شکایت نامه

    14. a letter of introduction

    معرفی نامه

    15. a letter of recommendation

    توصیه نامه

    16. a letter shot through with kindness

    نامه ای آکنده از محبت

    17. a letter that purports to express public opinion

    نامه ای که ادعا می شود بیانگر افکار عمومی است

    18. arianne's letter rejoiced my heart

    نامه ی آرین قلبم را شاد کرد.

    19. capital letter حرف بزرگ

    20. his letter arrived yesterday

    نامه ی او دیروز رسید.

    21. his letter infuriated me

    نامه ی او مرا بسیار عصبانی کرد.

    22. his letter offended the country's religious hierarchy

    نامه ی او موجب رنجش بلندپایگان مذهبی کشور شد.

    23. his letter showed his detestation of his brother's actions

    نامه ی او تنفر او از اعمال برادرش را آشکار می کرد.

    24. his letter was full of misspellings

    نامه ی او پر از غلط املایی بود.

    25. the letter "b" in "debt" is silent

    حرف "b" در "debt" ناآوا (ناملفوظ) است.

    26. the letter "e" in "mouse" is mute

    حرف "e" در (واژه ی) "mouse" غیر ملفوظ است.

    27. the letter bears the seal of the queen

    نامه دارای لاک و مهر ملکه است.

    28. the letter bore his signature

    نامه امضای او را داشت.

    29. the letter is in my father's handwriting

    نامه به خط پدرم است.

    30. the letter is in the mail and he will get it tomorrow

    نامه پست شده است و فردا به دستش خواهد رسید.

    31. the letter of recommendation i have been requested to write

    توصیه نامه ای که از من درخواست شده است بنویسم

    32. the letter reached me yesterday

    نامه دیروز به من رسید.

    33. the letter was brimful of complaints and threats

    نامه پر بود از شکوه و تهدید.

    34. the letter was directed to me

    نامه به من نوشته شده بود.

    35. the letter was on the desk but its date and signature had been deleted

    نامه روی میز بود ولی تاریخ و امضای آن حذف شده بود.

    36. this letter shows hassan's claims to be false

    این نامه دروغ بودن ادعاهای حسن را ثابت می کند.

    37. this letter was mailed two weeks ago

    این نامه دو هفته پیش پست شده بود.

    38. to letter a poster

    پوستری را دارای حروف (الفبا) کردن

    39. to letter one's name

    نام خود را با حروف نگاشتن

    40. a blind letter

    نامه ی ناخوانا،حرف الفبای ناخوانا

    41. a business letter

    نامه ی بازرگانی

    42. a half-finished letter

    نامه ی نیمه تمام

    43. a pencil-written letter

    نامه ای که با مداد نوشته شده

    44. a postmarked letter

    نامه ی دارای مهر ابطال (که ضمنا تاریخ انداختن آن در پست را هم نشان می دهد)

    45. a ten-line letter

    نامه ی ده سطری

    46. a thank-you letter

    نامه ی سپاس (سپاس آمیز)

    منبع مطلب : abadis.ir

    میخواهید جواب یا ادامه مطلب را ببینید ؟
    مهدی 1 ماه قبل
    4

    بچه ها کسی جواب رو میدونه ؟

    برای پاسخ کلیک کنید